بک لینک -

وان ایکس بت
سایت شرط بندی انفجار
سایت شرط بندی
سایت بازی انفجار
سایت enfejar
جت بت
سایت پیش بینی فوتبال
sibbet90
سایت بازی انفجار
پوکر آنلاین
بت بال 90
انفجار آنلاین
جت بت
بازی انفجار
سایت بازی انفجار

 وکیل پایه یک وکیل پایه یک .

وکیل پایه یک

برگ اجرائی به چه شکل است؟

برگ اجرائی به چه شکل است؟

 

برای اینکه تصوری کلی از برگ اجراییه داشته باشید بهتر است بدانید که در قسمت سمت راست مشخصات کسی که حکم به نفع او صادر شده است و در قسمت سمت چپ مشخصات شخصی که حکم علیه او صادر شده است درج می‌شود.

 

در وسط برگ اجرایی هم موضوع حکم و مشخصات حکم از تاریخ و شماره بدوی یا تجدیدنظر بودن آن و قید اینکه پرداخت حق اجرا بر عهده محکوم‌علیه است، توسط مدیر دفتر و به صورت چاپی نوشته می‌شود.

 

بعد از آن به مهر دادگاه ممهور می شود و تعداد برگهای آن مانند دادخواست به تعداد افرادی که در دادگاه محکوم شده اند می باشد.

 

اجراییه در دو نسخه صادر که یک نسخه از آن در پرونده دعوا و نسخه دیگر پس از ابلاغ به محکوم‌علیه در پرونده اجرایی بایگانی و یک نسخه نیز در موقع ابلاغ به محکوم‌علیه داده می‌شود.

 

پرداخت هزینه های اجرایی

 

پرداخت هزینه‌های اجرایی مرحله بعد است. بعد از آن اجراییه به مأمور اجرا ارجاع داده می‌شود. پرونده‌ای توسط مدیر اجرایی حکم، تشکیل می‌شود که اجراییه و تقاضا و کلیه برگ‌های مربوط، به ترتیب در آن بایگانی خواهد شد.

 

به این پرونده، پرونده اجرایی دعوا می‌گوییم که با پرونده مربوط به دعوا که تکلیف آن با رای دادگاه مشخص شده متفاوت است.

 

ابلاغ اجراییه

 

در مرحله بعدی نوبت به ابلاغ اجراییه می‌رسد. مقررات ابلاغ اجراییه مطابق مقررات آیین دادرسی مدنی است. اجراییه به محلی ابلاغ می‌شود که در پرونده دادرسی، برگه‌ها به آن ابلاغ شده‌ است.

 

کار اجرا به دادورز واگذار می شود که نام او در زیر اجراییه نوشته شده است.

 

پس از این طی این مراحل و به محض اینکه مهلت اجرای اختیاری رای تمام شد، عملیات اجرایی شروع می شود. نقش شخصی که حکم به نفع او صادر شده در این مرحله راهنمایی دادورز است؛ اما حق دخالت در وظایفی که بر عهده دادورز است ندارد.

 

دادورز وظایف خاصی در اجرای حکم در دادگاه بر حسب این که موضوع آن مالی باشد یا غیر مالی بر عهده دارد.

 

اجرای حکم در دادگاه

 

اجرای حکم در دادگاه برای احکام مالی

 

اگر موضوع حکم عین منقول یا غیر منقول باشد و امکان تسلیم آن به شخصی که حکم به نفع او صادر شده است، وجود دارد دادورز عین آن مال را می‌گیرد و به وی می‌دهد و با این کار تکلیف ماجرا یکسره می‌شود.

 

در این حالت اگر کسر یا نقصانی در مال به‌وجود آمده باشد شخصی که حکم به نفع او صادر شده حق مراجعه برای جبران خسارت وارده به محکوم‌علیه را خواهد داشت؛ ولی مطالبه آن با طرح دادخواست دعوا می باشد.

 

اجرای حکم در دادگاه برای احکام غیرمالی

 

اجرای حکم در دادگاه برای احکام غیر مالی به راحتی حکم مالی نیست. اجرای احکام غیرمالی بسته به حکم می‌تواند متفاوت باشد مثلاً اگر هنگام تخلیه، ملک در تصرف شخصی غیر از محکوم‌علیه باشد، دادورز باید بدون توجه به شخصیت متصرف آن را تخلیه کند.

 

یا اینکه اگر در محلی که باید خلع‌ ید شود مالی از اموال محکوم‌علیه یا شخص دیگری باشد و صاحب مال از بردن آن خودداری کند، دادورز صورت تفصیلی اموال مذکور را تهیه و به ترتیبی که در قانون اجرای احکام مدنی مصوب سال 1356 آمده است عمل می‌کند.

 

با نگاهی به مراحلی که باید برای اجرای حکم سپری شود متوجه میشویم اجرای حکم کار ساده‌ای نیست. بنابراین باید در این برداشت که صدور حکم مرحله آخر است و همه چیز با آن پایان می‌پذیرد، تجدیدنظر کرد.

 

برای اجرای حکم باید تقاضای صدور اجراییه کرد. این اجراییه باید ابلاغ شود.

 

پس از آن کسی که در حکم نام او آمده است 10 روز فرصت دارد که با میل و رضایت خود رای را اجرا کند در غیر این صورت رای به وسیله دادورز اجرا خواهد شد.

 

در این مرحله اجرای احکام مالی و غیرمالی فرق خواهد داشت. در اجرای حکم در دادگاه و بالاخص احکام مالی هم تفاوت‌هایی بین اموال منقول و غیرمنقول وجود دارد. با مراجعه به قانون اجرای احکام مدنی می توانید از همه زیر و بم های اجرای رای آگاهی بدست آورید.

 

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۴۶:۰۴ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)

شاهد و شهادت چه قوانینی دارد؟

شاهد و شهادت در جمهوری اسلامی ایران چه قوانینی دارد؟

 

در این نوشته قصد داریم مطالبی را درباب شاهد و شهادت بیان نماییم. مبحث اول مرتبط با احضار شهود و مطلعین بوده و مبحث دوم در رابطه با جرح و تعدیل شهود می باشد که به ترتیب به آنها خواهیم پرداخت.

 

‌مبحث اول – احضار شاهد ، شهود تحقیق و مطلعین

 

‌ماده ۱۴۸ – قاضی،‌اشخاصی را که به تشخیص خود یا به معرفی شاکی یا اعلام مقامات ذی ربط یا به تقاضای متهم برای روشن شدن اتهام لازم‌بداند، برابر اصول مقرر احضار می‌نماید.

 

‌ماده ۱۴۹ – شهود تحقیق و مطلعین به دستور قاضی توسط ضابطین یا مأمورین ابلاغ و یا به هر طریقی که قاضی مقتضی بداند با رعایت مفاد ماده(۸۶) این قانون احضار می‌شوند.

 

‌ماده ۱۵۰- در صورتی که یکی از شهود تحقیق یا مطلعین از تابعین نیروهای مسلح باشد، باید حداقل ۲۴ ساعت پیش از تحقیق یا جلسه محاکمه از‌طریق فرمانده یا رئیس او دعوت شود. فرمانده و یا رئیس مربوط مکلف است پس از وصول دستور دادگاه، شخص احضار شده را در موقع مقرر اعزام‌نماید.

 

‌ماده ۱۵۱ – قاضی از هریک از شهود و مطلعین جداگانه و بدون حضور متهم، تحقیق می‌نماید و اظهاراتشان را نوشته به امضا یا اثر انگشت آنان‌می‌رساند. تحقیق مجدد و مواجهه آنان در صورت ضرورت بلامانع است.

 

‌ماده ۱۵۲ – تحقیق و بازجویی از شهود و مطلعین قبل از محاکمه غیر علنی است.

 

‌ماده ۱۵۳- شهود تحقیق و مطلعین قبل از اظهار اطلاعات خود باید به شرح زیر سوگند یاد نمایند:

 

“‌به خداوند متعال سوگند یاد می‌کنم که جز به راستی چیزی نگویم و تمام حقایق را بیان نمایم”.

 

‌تبصره – در مواردی که احقاق حق متوقف بر شهادت شاهد عادل باشد و شاهد از اتیان سوگند استنکاف نماید بدون سوگند شهادت وی استماع خواهد‌شد.

 

‌ماده ۱۵۴ – قاضی قبل از شروع به تحقیق نام، نام خانوادگی، اسم پدر، شغل، محل اقامت، میزان سواد، درجه قرابت سببی یا نسبی و خادم یا‌مخدوم بودن شاهد یا مطلع را نسبت به طرفین پرونده و سابقه کیفری او سؤال کرده و در صورت مجلس قید می‌نماید.

 

‌ماده ۱۵۵ – در مواردی که قاضی به شهادت شاهد به عنوان دلیل شرعی استناد می‌نماید لازم است شاهد دارای شرایط زیر باشد:

 

بلوغ

 

عقل

 

ایمان

 

طهارت مولد

 

عدالت

 

عدم وجود انتفاع شخصی برای شاهد یا رفع ضرر از وی

 

عدم وجود دشمنی دنیوی بین شاهد و طرفین دعوا

 

عدم اشتغال به تکدی و ولگردی

 

شاهد

 

‌تبصره ۱ – در مورد عداوت دنیوی چنانچه شهادت شاهد به نفع طرف باشد پذیرفته می‌شود.

 

‌تبصره ۲ – در حقوق‌الناس شهادت در صورتی پذیرفته خواهد بود که به دستور دادگاه صورت گیرد.

 

‌تبصره ۳ – کسی که سابقه فسق یا اشتهار به فساد دارد چنانچه به منظور ادای شهادت توبه کند تا احراز تغییر در اعمال او و اطمینان از صلاحیت و‌عدالت وی شهادتش پذیرفته نمی‌شود.

 

‌ماده ۱۵۶ – در صورتی که شاهد یا مطلع واجد شرایط شهادت نباشند بدون یاد کردن سوگند اظهارات ایشان برای اطلاع بیشتر استماع می‌شود.

 

‌ماده ۱۵۷ – پس از اینکه ابراز شهادت یا اظهار اطلاعات به اتمام رسید متن آن قرائت و به امضای شاهد یا مطلع می‌رسد. هرگاه شاهد یا مطلع فاقد‌امضا باشد انگشت می‌زند و اگر از امضا یا زدن انگشت امتناع ورزد یا قادر به امضا و زدن انگشت نباشد مراتب در برگ تحقیق قید می‌شود، در این‌صورت تمامی اوراق تحقیق باید به امضای قاضی و منشی برسد.

 

‌ماده ۱۵۸ – در اوراق بازجویی نوشتن بین سطور و تراشیدن کلمات به کلی ممنوع است. اگر یک یا چند کلمه اضافه نوشته شده باشد باید بر روی‌آن خطی نازک کشیده و این موضوع قید شود و قاضی و شخصی که از وی تحقیق می‌شود آن را امضا نمایند، همچنین اگر یک یا چند کلمه از قلم افتاده‌و در حاشیه نوشته شود باید اشخاص یاد شده زیر آن را امضا نمایند و هرگاه این ترتیب رعایت نشود کلمات مزبور از درجه اعتبار ساقط است.

 

‌ماده ۱۵۹ – هریک از شهود تحقیق و مطلعین باید در موعد مقرر حاضر شوند، در صورت عدم حضور برای بار دوم احضار می‌گردند، چنانچه بدون‌عذر موجه حضور نیابند به دستور دادگاه جلب خواهند شد. رعایت مفاد ماده (۸۶) الزامی است.

 

‌ماده ۱۶۰ – در صورتی که شهود یا مطلعین برای حضور در دادگاه مدعی ضرر و زیانی از حیث شغل و کار خود شوند و یا درخواست هزینه ایاب و‌ذهاب نمایند، دادگاه پس از تشخیص ورود ضرر، میزان آن را تعیین می‌نماید و متقاضی احضار مکلف به تودیع آن در صندوق دادگستری می‌باشد.

 

‌هرگاه متقاضی احضار، توانایی پرداخت هزینه یاد شده را به تشخیص مرجع احضار کننده نداشته باشد و یا احضار به دستور مرجع رسیدگی کننده باشد‌از بیت‌المال پرداخت خواهد شد.

 

‌تبصره – دادگاه می‌تواند برای تعیین میزان ضرر و زیان از نظر کارشناس استفاده نماید.

 

‌ماده ۱۶۱ – در صورتی که شاهد یا مطلع بیمار بوده و نتواند حاضر شود و یا تعداد شهود و مطلعین زیاد بوده و در یک محل مقیم باشند مانند‌کارگران یک کارخانه قاضی به محل اقامت آنان رفته، تحقیق می‌کند.

 

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۴۵:۲۸ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)

تشریح نحوه مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم

تشریح نحوه مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم

 

دولتشاهی در ادامه با بیان اینکه در خصوص خسارات معنوی و قابل مطالبه بودن آن استثنا وجود دارد، اظهار می‌کند: پرداخت خسارت معنوی شامل جرایم موجب تعزیر منصوص شرعی و دیه نمی‌شود. وی ادامه می‌دهد: در خصوص مطالبه خسارت وارده، خواهان باید این جهت را ثابت کند که زیان وارده بلاواسطه ناشی از عدم انجام تعهد یا تاخیر آن یا عدم تسلیم خواسته بوده است، در غیر این صورت دادگاه دعوای مطالبه خسارت را رد خواهد کرد.

 

این وکیل دادگستری در خصوص اینکه چه زمانی خسارت‌های مازاد دیه نیز قابل مطالبه است، می‌افزاید: در واقع طبق رأی اصراری هیات عمومی دیوان عالی کشور در خصوص مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم، باید بگوییم که در جرایمی که مستلزم پرداخت دیه است، شرعاً جز دیه، خسارت دیگری نمی‌توان مطالبه کرد، بنابراین حکم به پرداخت خسارت علاوه بر دیه وجهه قانونی ندارد، همچنین در زمینه ضرر و زیان هزینه‌های درمانی زاید بر دیه، قائل بر این شده‌اند که در مورد صدمات بدنی غیرعمدی غیر از دیه، چیزز دیگری به مصدوم تعلق نمی‌گیرد و صدور حکم زاید بر دیه ولو به میزان هزینه‌های درمانی متعارف خلاف موازین فقهی است.

 

این حقوقدان عنوان می‌کند: ارش اختصاص به مواردی دارد که در قانون برای صدمات وارده به اعضای بدن دیه تعیین نشده باشد. برای شکستگی استخوان اعم از آن که بهبودی کامل یافته یا عیب و نقص در آن باقی بماند، دیه معین شده است که حسب مورد همان مقدار باید پرداخت شود، تعیین مبلغی زاید بر دیه با ماده مرقوم مغایرت دارد. دولتشاهی افزود: مطالبه ضرر و زیان از کارافتادن پاها در اثر قطع نخاع با وجود صدور حکم بر دیه قطع نخاع فاقد مجوز قانونی است. وی ادامه می‌دهد: در صورتی کهه متهم قصاص شود یا حکم به پرداخت دیه صادر شود، دیگر مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم موردی نخواهد داشت. در مواردی که ضرر و زیان مورد مطالبه مربوط به نفس یا عضو نباشد مطالبه آن بلااشکال است همچنین در مورد صدمات بدنی غیرعمدی غیرر از دیه، چیز دیگری به مصدوم تعلق نمی‌گیرد. دولتشاهی بیان می‌کند: دیه یا ضرر و زیان ناشی از جرم در ابتدا از محل تأمین أخذ شده پرداخت و مازاد بر آن به نفع دولت ضبط می‏شود.

 

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۴۴:۳۵ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)

جرح و تعدیل شهود

جرح و تعدیل شهود

 

ماده ۱۶۸ – جرح عبارتست از ادعای فقدان یکی از شرایطی که قانون برای شاهد مقرر کرده است و از ناحیه طرفین دعوا صورت می‌گیرد.

 

‌ماده ۱۶۹ – جرح شاهد باید قبل از ادای شهادت به عمل آید مگر این که موجبات جرح پس از شهادت معلوم شود و در هر حال دادگاه موظف‌است به موضوع جرح رسیدگی و اتخاذ تصمیم نماید.

 

‌ماده ۱۷۰ – در اثبات جرح یا تعدیل شاهد، ذکر اسباب آن لازم نیست بلکه گواهی مطلق به تعدیل یا جرح کفایت می‌کند.

 

‌تبصره ۱ – در شهادت به جرح یا تعدیل ، علم به عدالت یا فقدان آن لازم است و حسن ظاهر برای احراز کافی نیست مگر این که کاشف از عدالت‌باشد.

 

‌تبصره ۲ – چنانچه گواهی شهود معرفی شده در اثبات جرح یا تعدیل شاهد با یکدیگر معارض باشد، از اعتبار ساقط است مگر اینکه حالت سابقه‌شاهد احراز شده باشد.

 

‌ماده ۱۷۱ – چنانچه دادگاه شهود معرفی شده را واجد شرایط قانونی تشخیص دهد شهادت آنان را می‌پذیرد در غیر این صورت رد می‌کند و اگر از‌وضعیت آنها اطلاع نداشته باشد تا زمان احراز شرایط و کشف وضعیت که نباید بیش از ده روز طول بکشد، رسیدگی را متوقف و پس از آن دادگاه حسب‌مورد اتخاذ تصمیم می‌نماید.

 

‌ماده ۱۷۲ – در صورت رد شاهد از طرف دادگاه یا ایراد جرح توسط مدعی علیه، مدعی می‌تواند برای اثبات صلاحیت شاهد، اقامه دلیل نماید در‌این صورت دادگاه مکلف است به درخواست وی رسیدگی کند.

 

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۴۳:۳۵ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)

مرجع صالح رسیدگی به مطاله ضرر و زیان ناشی از جرم

مرجع صالح رسیدگی به مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم

 

این وکیل دادگستری در خصوص نحوه مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم، اظهار می‌کند: در این زمینه دادخواست ارائه می‌شود به این معنا که مجنی‌علیه باید با ارائه دادخواستی به دادگاه رسیدگی‌کننده به جرم، جبران خسارات ناشی از جرم را مطالبه کند که پس از صدور کیفرخواست، پرونده جرم از دادسرا خارج و به دادگاه صالح ارسال می‌شود و دادگاه علاوه بر تکلیف رسیدگی به اتهام مطروحه وظیفه دارد در صورت درخواست مجنی‌علیه مبنی بر جبران خسارات وارده به آن تقاضا نیز رسیدگی کند. اما اگر شخصص این خسارت را مطالبه نکرد، می‌توان بعد از صدور رای از طریق شورای حل اختلاف یا دادگاه حقوقی این خسارت را مطالبه کرد.

 

دولتشاهی می‌افزاید: چنانچه خسارت وارده کمتر از پنج میلیون تومان باشد باید به شورای حل اختلاف و اگر بیشتر از پنج میلیون تومان باشد باید به دادگاه حقوقی محل اقامت خوانده مراجعه کرد. این وکیل دادگستری بیان می‌کند: متقاضی تجدیدنظر باید دادخواست یا درخواست خود را ظرف مهلت مقرر به دفتر صادر کننده رأی یا دفتر شعبه اول دادگاه تجدید نظر تسلیم کند. تاریخ تسلیم که توسط هر یک از مراجع مذکور بر روی کلیه برگ‌های دادخواست یا درخواست تجدیدنظر قید می‌شود، تاریخخ تجدیدنظرخواهی محسوب می‌شود. دادخواست تجدیدنظر باید دارای همان شرایط دادخواست در مرحله بدوی باشد. دولتشاهی می‌افزاید: در دعوی مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم هرگاه خواسته بیش از 20 میلیون ریال باشد و نسبت به آنن تجدیدنظرخواهی صورت نگرفته باشد، مرجع فرجام‌خواهی از آن دیوان عالی کشور خواهد بود.

 

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۴۲:۵۷ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)

اشخاص ذینفع در ترکه

اشخاص ذینفع در ترکه

 

از جمله اشخاص ذینفع در ترکه، غیر از وراث، عبارتند از:

 

طلبکار متوفی، به منظور تشخیص رسمی وراث برای گرفتن سهم ایشان از بدهی متوفی که به نسبت سهم الارث بر عهده آنان قرار می‌گیرد.

 

وصی در مواردی که تعیین وراث برای تنفیذ و اجرای وصایای متوفی لازم است.

 

موصی‌له به خاطر حقی که نسبت به موصی به پیدا می‌کند، در مواردی که تنفیذ وصیت مزبور از سوی وراث لازم است.

 

شخصی که از اثبات وراثت شخص دیگری منتفع می‌گردد می‌تواند درخواست انحصار وراثت بدهد.مثل کسی که مالی از ترکه را از وراث خریده است.

 

از کدام مرجع می توان درخواست صدور گواهی انحصار وراثت کرد؟

 

برای صدور گواهی انحصار وراثت باید به شورای حل اختلاف آخرین محل اقامت دائمی متوفی مراجعه کرد. لیکن باید توجه کرد که رسیدگی به دعاوی درباره اصل و نسب، وصیت، تولیت یا وقف که ممکن است پس از فوت متوفی ایجاد شود کماکان در صلاحیت دادگاه های عمومی است و چنین دعاوی حتی با توافق طرفین قابلیت طرح در شورای حل اختلاف را ندارد.

 

مدارک لازم جهت صدور گواهی انحصار وراثت

 

درخواست کتبی انحصار وراثت مشتمل بر نام، مشخصات کامل و اقامتگاه متقاضی، متوفی و همه ورثه و نسبت هر یک از ورثه با متوفی باید به همراه مدارک زیر به شورای حل اختلاف ارائه شود:

 

گواهی فوت متوفی صادر شده از سوی اداره ثبت احوال

 

کپی شناسنامه ورثه

 

کپی عقدنامه همسر دائمی متوفی

 

فرم استشهادیه دال بر منحصر بودن وراث به اشخاص نامبرده شده

 

گواهی تسلیم اظهارنامه مالیات بر ارث به اداره امور اقتصادی و دارایی آخرین محل اقامت متوفی. در این مرحله صرفا مشخصات متوفی و اموال و دارایی های وی در فرم مخصوصی به اداره دارایی اعلام می شود و نیازی به پرداخت مالیات نیست.

 

رسیدگی به دعاوی درباره احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه، زرتشتی، کلیمی یا مسیحی در هر مورد بر اساس قواعد همان کیش و آیین انجام می شود بنابراین در صورتی که متوفی از اقلیت های مذهبی باشد نظر مرجع مذهبی مربوطه درباره تقسیم ماترک باید همراه درخواست ارائه شود

 

گواهی انحصار وراثت

 

زمان لازم برای صدور گواهی انحصار وراثت

 

در صورتی که ارزش ماترک متوفی کمتر از ۳۰میلیون ریال باشد، شورای حل اختلاف بدون انتشار آگهی و دعوت از ورثه، در جلسه فوق العاده با توجه به اسناد و مدارک ارائه شده، گواهی انحصار وراثت را صادر می کند. لیکن در صورتی که ماترک، بر اساس گواهی تسلیم اظهارنامه مالیات بر ارث، بیش از ۳۰میلیون ریال ارزش داشته باشد، در فرضی که آخرین سکونتگاه متوفی در شهر بوده باشد به هزینه متقاضی، درخواست وی یک نوبت در روزنامه کثیرالانتشار آگهی می شود و در فرضی که آخرین اقامتگاه متوفی در روستا بوده باشد درخواست متقاضی در روستا اعلام عمومی می شود. پس از گذشت یک ماه از آگهی یا اعلام عمومی در صورت عدم وصول اعتراض، با توجه به اسناد و مدارک ارائه شده گواهی انحصار وراثت صادر می شود.

 

در صورتی که در مهلت یک ماهه از زمان نشر آگهی هر شخص ذی نفعی به درخواست صدور گواهی انحصار وراثت اعتراض کند، به عنوان مثال شخصی ادعا کند که ورثه منحصر به اشخاص ذکر شده در درخواست نبوده و نام یک یا چند تن از ورثه عمداً یا سهواً اعلام نشده است یا شخصی مدعی شود که وصیت نامه ای از متوفی موجود است، شورای حل اختلاف در مواردی که صلاحیت رسیدگی به آن ها را دارد با تشکیل جلسه و دعوت از طرفین به موضوع رسیدگی و حکم مقتضی را صادر می کند و در مواردی که خارج از صلاحیت شورای حل اختلاف است با وصول اعتراض، رسیدگی به موضوع را در شورا تا تعیین تکلیف در دادگاه صالح متوقف می کند.

 

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۴۱:۵۹ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)

اعتراض به درخواست حصر وراثت

اعتراض به درخواست حصر وراثت

 

با وصول درخواست حصر وراثت به شورای حل اختلاف، این امکان وجود دارد که اشخاص ذینفع به جهاتی ازجمله، تعداد وراث باقیمانده از متوفی یا اعتراض به نسب آنها نسبت به متوفی یابه زوجیت همسر مورد ادعای ذکر شده در درخواست و یا اصل نکاح و یا طلاق وی یا وقوع اختلاف در وصیت نامه ابرازی مطرح گردد. دراین صورت شورای حل اختلاف، وقت رسیدگی تعیین و با تشکیل جلسه و دعوت از طرفین صرفا نسبت به اعتراض به تعداد ورثه رسیدگی های مقتضی را معمول نموده و نسبت به اعتراض واصله دراین باره نفیا یا اثباتا اتخاذ تصمیم می نماید و نسبت به سایر موارد اعتراض چون رسیدگی به آنها ازخصایص ذاتی دادگاههای عمومی اختصاص یافته به امور خانواده می باشد باصدور قرار اناطه موقتا پرونده ازجریان رسیدگی خارج شده و شورا معترض را هدایت وارشاد قانونی نموده تا در صورت بقاء دراعتراض خود به دادگاههای موصوف مراجعه نماید، بدیهی است دادگاه عمومی خانواده با تقدیم دادخواست معترض، درباره هر یک ازجهات مورد نظر خواهان، رسیدگی و حکم مقتضی درباره اختلاف طرفین صادر و نسبت به صدور گواهی انحصار وراثت، متقاضی را به مرجع صالح (شورای حل اختلاف) هدایت قانونی می نماید واین بار با طرح درخواست انحصار وراثت وعدم اعتراض گواهی مزبور طبق مقررات مربوط به حصر وراثت صادر خواهد شد.

 

اشخاصی که حق اعتراض به درخواست حصر وراثت دارند

 

شخص ذینفع بر طبق مواد369 و362 قانون امورحسبی می تواند درمقام اعتراض به گواهی تصدیق انحصار وراثت مبادرت ورزد، ماده 369 قانون امورحسبی دراین باره می گوید: درمورد ماده 364(منظورگواهی حصروراثت)اشخاص ذینفع می توانند به درخواست تصدیق وهمچنین به تصدیقی که درموضوع وراثت صادر می شود، اعتراض نمایند و رای دادگاه دراین خصوص قابل پژوهش وفرجام است، بدین ترتیب دراجرای ماده 362همان قانون، درصورت وصول اعتراض ازناحیه معترض ذینفع، شورای حل اختلاف جلسه ای برای رسیدگی به اعتراض معین نموده، و به معترض ودرخواست کننده تصدیق اطلاع می دهد و درجلسه پس از رسیدگی حکم خواهد داد، این حکم برابر مقرارت قابل تجدید نظر است.

 

گواهی انحصار وراثت

 

جمع بندی

 

درصورتی که وراث متوفی یا سایر اشخاص ذینفع به خواهند تصدیق انحصار وراثت تحصیل کنند، درخواست نامه کتبی مشتمل برنام ومشخصات درخواست کننده ومتوفی و ورثه و اقامتگاه آنها ونسبت بین متوفی ووارث تنظیم نموده، به دادگاه تسلیم می نماید.

 

دادگاه رسیدگی کننده درخواست متقاضی را یک نوبت در روزنامه کثیرالانتشار یا محلی اگهی می نماید. درنقاطی که روزنامه دائر نیست دادگاه می تواند به جای اگهی در روزنامه محلی به تعداد لازم به هزینه متقاضی گواهی حصر وراثت، آگهی تهیه نموده ودر معابر همان محل الصلق نماید.

 

پس ازیکماه ازتاریخ نشر اگهی ،درصورتی که معترضی نبود دادگاه تمام ادله واسناد درخواست کننده تصدیق را از برگ شناسنامه و گواهی گواه وغیره درنظر گرفته، تصدیقی مشعر بر وراثت و تعیین تعداد وراث و نسبت آنها به متوفی صادر می نماید و درصورت اعتراض، دادگاه جلسه ای برای رسیدگی به اعتراض معین نموده به معترض و درخواست کننده تصدیق اطلاع می دهد و درجلسه ای پس از رسیدگی حکم خواهد داد. این حکم قابل تجدید نظر است.

 

دادگاه بخش می تواند گواه ها را احضار کرده وگواهی آن را استماع نماید. چنانچه گواه در خارج از مقرر دادگاه ساکن باشد، تحقیق از گواه بوسیله دادگاه محل اقامت گواه یا نزدیکترین دادگاه محل اقامت گواه به عمل خواهد آمد.

 

درصورتی که بهای ترکه بیش از ده میلیون (10/000/000) ریال نباشد، دادگاه بدون انتشار آگهی به ادله درخواست کننده رسیدگی و درخواست صدور وراثت را حسب اقتضای دلایل قبول یا رد می نماید.

 

درصورتی که به واسطه معلوم نبودن ورثه یا برای تصفیه ترکه و غیره قبلا برای معرفی ورثه آگهی شده باشد، صدور ثصدیق انحصار وراثت محتاج به اگهی جدید نبوده و درصورت درخواست هریک از ورثه یا اشخاص ذینفع تصدیق انحصار وراثت صادرخواهد شد.

 

رای دادگاه دایر بر دادخواست تصدیق قابل فرجام است.

 

درکلیه مواردی که دادستان تشخیص دهد که متوفی بلا وارث بوده و درخواست اشخاص برای صدور تصدیق بی اساس است، می تواند به درخواست تصدیق انحصاروارثت اعتراض نماید و نیز می تواند در صورتی که متوفی را بلا وارث بداند، به تصدیق انحصار وراثت درموردی که تصدیق مسبوق به آگهی نیست اعتراض کند و درهر حال دادستان حق دارد از رای دادگاه پژوهش و فرجام بخواهد.

 

مادامی که برای محجور، قیم و برای غایب امین معین نشده، دادستان می تواند به نام محجور و غایب، به درخواست تصدیق انحصار وارثت اعتراض نماید.

 

در مورد ماده 364 اشخاص ذی نفع می توانند به درخواست تصدیق وهمچنین به تصدیقی که درموضوع وراثت صادر می شود، اعتراض نمایند و رای دادگاه دراین خصوص قابل پژوهش و فرجام است.

 

اشخاصی که تصدیق انحصار وراثت تحصیل کرده اند، می توانند مطابق تصدیق نامبرده ترکه ومطالبات متوفی را از کسانی که مدیون یا متصرف مال متوفی هستند، مطالبه نمایند مدیون یا متصرف باید ترکه و مطالبات متوفی را به آنها تسلیم نماید و درصورت تادیه دین و یا تسلیم مال درمقابل هرمدعی وراثت، بری محسوب خواهدشد و مدعی نامبرده حق رجوع به شخص یا اشخاصی خواهد داشت که طلب متوفی رابه وصول و یا مال متعلق به او ر ادریافت نموده اند.

 

مدیون که بدهی خود را به وراث متوفی می دهد می تواند رو نوشت گواهی شده انحصار وراثت را از وارث بخواهد.

 

در تصدیق انحصار وراثت به درخواست ورثه دادگاه حصه هریک از ورثه را معین می نماید.

 

در تصدیق انحصار وراثت باید نسبتی که وارث یا ورثه به مورث خود دارند؛ از متروکات به نحو اشاعه معین شود.

 

درصورتی که ورثه بخواهد ملک غیرمنقولی که به نام مورث ثبت شده است، به نام آنها ثبت گردد باید تصدیق انحصار وراثت یا رو نوشت گواهی شده آن را که مشتمل بر تعیین سهام باشد به اداره ثبت تسلیم نمایند.

 

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۴۱:۲۵ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)

بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای و میانبرهای واسطه ها

 

 

 

در واقع ، بازاریابی شبکه ای سیستمی برای توزیع کالاها و خدمات توسط شبکه های هزاران فروشنده یا توزیع کننده مستقل است. توزیع کنندگان با فروش کالاها و خدمات و همچنین معرفی و حمایت از فروشندگان دیگری که عضو سازمان فروش خود می شوند ، درآمد کسب می کنند.

 

 

 

به عبارت دیگر ، بازاریابی شبکه ای روش جدیدی در توزیع کالاها یا خدماتی است که از قبل در بازار و محیط اطراف وجود دارد.

 

 

 

فقط در این حالت ، فروشنده آن محصول یا ارائه دهنده خدمات از روش جدیدی برای ارائه همان محصول یا خدمات قبلی استفاده می کند.

 

 

 

به سبک قدیمی فروش کالا یا خدمات ، برای اینکه کالا از تولید کننده به دست مصرف کننده برسد ؛ گذر از یک سری واسطه ها ضروری بود و وجود وجود واسطه ها و مبادله کالا باعث افزایش قیمت آن کالاها می شد.

 

 

 

اما در بازاریابی شبکه ای کالا و خدمات ، مشتری می تواند مستقیماً از سایت مبدا یا کارخانه خرید کند ، بنابراین در اینجا دست واسطه ها و کارگزاران کوتاه است و طبیعتاً قیمت افزایش نمی یابد.

 

 

 

اکنون همان پولی که قرار بود به جیب دلالان و واسطه ها برود به دلیل افزایش قیمت در شرکت مبدا باقی مانده و از همین پول است که کمیسیون مشتریان فعال پرداخت می شود.

 

 

 

بنابراین ، هر مشتری که از کالاها و خدمات ارائه شده توسط شرکت راضی باشد ، می تواند مشتریان جدیدی را برای استفاده از آن کالاها و خدمات تهیه و ارجاع دهد و از این طریق کمیسیون دریافت کند.

 

 

 

تفاوت بین بازاریابی شبکه ای و طرح های هرمی

 

 

 

بازاریابی شبکه ای نوعی تجارت است. این یک فرصت یا امکان برای کسب درآمد است و این متفاوت از برنامه های هرمی است.

 

 

 

در بازاریابی خدمات ، ما با کالاهایی روبرو هستیم که مصرف کننده است ، یعنی کالاها یا خدماتی است که مورد نیاز گروهی از مشتریان بوده و توسط آنها مصرف می شود.

 

 

 

اما برنامه های هرمی غالباً شامل کالاها و خدمات نیستند و افرادی استخدام می شوند تا نام یا کاغذ یا کوپن خود را بر روی زبانها بگذارند.

 

 

 

و این افراد همین کار را می کنند.

 

 

 

در بازاریابی شبکه ای ، افرادی که خود مصرف کننده کالا یا خدمات هستند ، با توجه به رضایت آن محصول ، استفاده از آن کالا یا خدمات را به دیگران نیز توصیه می کنند.

 

 

 

و آنچه مشخص است وجود مشتری یا نیازهای اوست.

 

 

 

افراد یا مشتریان به عنوان خریدار کالاها یا خدمات یک شرکت ، به نوعی وارد تیم بازاریابی آن شرکت می شوند و با فروش آن کالاها ، تیم بازاریابی را توزیع و گسترش می دهند و همین امر باعث می شود که آن کالا یا خدمات به یک مارک تجاری تبدیل شده و به فروش برسد. افزایش دادن. و توزیع آن بدون نیاز به واسطه های بیشتر انجام می شود.

 

 

 

در شرکت های هرمی ، بدون هیچ محصولی ، براساس جذب افراد و مردم است ، یعنی برای آن دسته از افرادی که جذب کرده اند ، پول و پورسانت دریافت می کنند.

 

 

 

شرکت های هرمی به جای فروش کالا به مردم ، با این فلسفه که در آینده سود خواهند برد ، از آنها پول دریافت می کنند ، بنابراین باید افراد جدیدی را به سمت شرکت جذب کنند.

 

 

 

اما در بازاریابی شبکه ای قانونی و سالم ، اول از همه کالاهای مصرفی و خدمات وجود دارد. این می تواند نسبتاً دشوار باشد و هیچ کس نمی تواند به راحتی ثروتمند شود.

 

 

بیشتر بخوانید: بازاریابی شبکه ای


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲ خرداد ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۱۰:۱۲ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)

دعوی و شکایت ساختگی

دعوی و شکایات ساختگی

 

 

 

همانطور که در مقدمه ذکر کردیم ، دعوی ساختگی دعوی شخصی است که بدون دلیل شخصی را متهم کرده و طرح دعوی می کند. اصطلاح دعوی ساختگی بیشتر در آیین دادرسی مدنی مورد استفاده قرار می گیرد ، اما با توجه به مفاد آن ، این ممکن است در شکایات کیفری نیز اعمال شود. یک نوع دادخواست وجود دارد.

 

 

 

غالباً دیده می شود که شخصی شکایتی کیفری علیه شخصی مطرح می کند و طرف مقابل نیز شکایت دیگری علیه وی مطرح می کند تا خود را طلبکار ، شاکی و شخص صالح ثابت کند. این امر در موارد حقوقی و قانونی پیش بینی شده است. انتقال همچنین راه حل هایی برای آن فراهم کرده است.

 

 

 

در امور کیفری ، ما این دادخواست ساختگی را نداریم ، اما اگر کسی بدون حق ، بدون هیچ دلیل و یا به دلایل نادرست از شخصی شکایت کند ، می تواند افترا محسوب شود.

 

 

 

این نوع شکایت به خودی خود جرم است.

 

 

 

دعوای ساختگی در قانون آیین دادرسی مدنی

 

 

 

ماده 109 قانون آیین دادرسی مدنی دو نوع دعوی و دعوی دروغ را تعریف کرده است که یکی از آنها را می توان گفت که یکی از آنها توسط خود قانونگذار برای ضمانت اجرا و جریمه ارائه می شود و مورد دیگر توسط خوانده مجاز است. برای ارسال درخواست .

 

 

 

ماده مطابق ماده 109 ، در کلیه دعاوی اعم از اصلی یا جزئی و سایر موارد ، خوانده می تواند برای جبران خسارت ناشی از هزینه های دادرسی و حق الوکاله که شاکی ممکن است به آن محکوم شود ، به دادگاه مراجعه کند.

 

 

 

اگر دادگاه با توجه به نوع و وضعیت دادخواست این درخواست را مناسب بداند ، قرار تأمین امنیت صادر می کند و طبق این توافق نامه ، شاکی باید مبلغ تعیین شده توسط دادگاه را به صندوق دادگستری منتقل کند تا دادخواست وی قابل رسیدگی باشد. فرآوری شده. اگر این مبلغ در مهلت مقرر واریز نشود ، با درخواست خوانده دعوی رد می شود.

 

 

 

از ماده مشخص است که شاکی هیچ دلیلی برای طرح دعوا ندارد و احتمال شکست و محکومیت وی نیز در حال از بین رفتن است ، به همین دلیل قانون به متهم حق می دهد که برای این دادخواست و رسیدگی به آن سنگ پرتاب کند و خساراتی را ایجاد کنید که ممکن است تحمل شود.

 

 

 

اما قانونگذار نگذاشته است که این حکم و سنگسار مطلق بماند و در ماده 110 همان قانون ، یعنی ماده بعدی ، مقرر کرده است که اگر شاکی دلیل و سندی برای دادخواست خود بخواهد ، خوانده دعوی نخواهد داشت. حق درخواست امنیت

 

 

 

دادگاه همچنین به پرونده وی رسیدگی خواهد کرد.

 

 

 

.طبق این ماده: در دعاوی که مستند چک یا سفته یا قبض است و همچنین در دعاوی مبتنی بر اسناد رسمی و دعاوی علیه متوقف شده ، خوانده نمی تواند خسارت احتمالی را درخواست کند.

 

 

 

نکته دیگری که باید به آن توجه شود ، تبصره مندرج در ماده 109 است ، در صورتی که دادگاه ، اگر تشخیص دهد که شخص به منظور تأخیر یا تأخیر در اجرای تعهد شکایت می کند ، آن شخص را به 3 برابر هزینه دادگاه محکوم خواهد کرد.

 

 

 

نظر این ماده در جایی معتبر است که فرد در میانه دادخواست دعوی دیگری را مطرح کند. یعنی در جریان دادخواست ، دادخواست دیگری تنظیم می شود.

 

 

 

یک مورد دیگر در قانون آیین دادرسی مدنی ماده 133 است که طبق آن هرگاه دادگاه تشخیص دهد دعوی شخص ثالث به دلیل تبانی یا به تأخیر انداختن دادرسی است و یا دعوی اصلی موضوع دعوی شخص ثالث نیست ، دعوی شخص ثالث از دعوا مستثنی است. مدیر اصلی هر یک را جداگانه جدا می کند و با آنها سر و کار دارد.

 

 

 

در اینجا نیز قانونگذار اجرای دادخواست های متقلبانه را تضمین می کند ، جایی که شخص ثالث دادخواست شخص ثالث را به نفع یکی از طرفین یا به نفع خود مطرح می کند ، اما دادگاه تشخیص می دهد که این امر به دلیل سو استفاده و تأخیر در دادرسی است. یا اینکه تبانی است ، به جای اینکه پرونده را با هم اداره کنید ، اختلافات را جداگانه اداره می کند تا زمانی که ترفند آن شخص بی نتیجه باشد.

 

 

 

شکایت دروغین با سو نیت

 

 

 

نکته دیگری که باید به آن توجه شود این است که در امور حقوقی ، یک دادخواست ساختگی ، حتی اگر بدون اطلاع و بدون سو نیت ، هنوز برای جبران خسارت لازم است.

 

 

 

مانند هزینه های دادرسی مانند حق الوکاله و ...

 

 

 

اما در یک شکایت نادرست و غیرواقعی ، در صورت سو نیت شخص ، باید گفت که از شاکی می توان تحت عنوان افترا شکایت کرد.

 

 

 

اما اگر شاکی از علم و حسن نیت برخوردار نباشد ، عواقبی در پی نخواهد داشت و مرتکب تهمت نشده است.

 

 

 

ماده قانونی جرم افترا ماده 637 قانون مجازات است:

 

 

 

هر کسی ، با استفاده از مقالات چاپی یا مکتوب ، یا درج در روزنامه ها و مجلات ، یا سخنرانی در مجامع ، یا به هر طریق دیگر ، صراحتاً به شخصی نسبت می دهد یا آنها را منتشر می کند ، که طبق قانون جرم است و قابل تأیید نیست . ثابت کنید که اسناد به جزای مواردی که باعث حد شود به جریمه درجه ششم محکوم می شوند.

 

 

بیشتر بخوانید: شکایت ساختگی


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲ خرداد ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۰۹:۳۳ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)

شرایط توافقنامه صلح

شرایط توافقنامه صلح

 

 

 

در صورت صلح یا صلح نامه رعایت شرایط عمومی قراردادها مانند صلاحیت طرفین ضروری است.

 

 

 

به عنوان مثال ، او باید یک فرد بالغ ، خردمند و بالغ باشد. بنابراین ، اگر شخصی اموال را از پدر خود مصادره کند در حالی که پدرش از نظر روحی و روانی صلاحیت ندارد ، این صلح نامه را می توان باطل اعلام کرد زیرا شرایط عمومی صحت رعایت نشده است.

 

 

 

شرط لازم دیگر مشروعیت جهت است که در صورت عدم صلح نامه فاقد اعتبار است.

 

 

 

در واقع قرارداد صلح قراردادی است که بسیار انعطاف پذیر است و طرفین می توانند به راحتی شرایط و ضوابط خود را بر اساس این قرارداد تنظیم کنند.

 

 

 

پیمان صلح ممکن است بصورت رایگان یا رایگان باشد.

 

 

 

به عنوان مثال ، اگر کسی اتومبیل خود را برای صلح به پسرش بدهد ، این قرارداد به صورت رایگان لازم است ، یعنی قابل فسخ و فسخ نیست و در آینده ، سایر وراث نمی توانند حق آن را مطالبه کنند.

 

 

 

اعتبار نامه صلح پس از مرگ

 

 

 

گفتیم صلح یک قرارداد ضروری است ، یک قرارداد لازم برای یک قرارداد قانونی است.

 

 

 

عقد لازم عقدی است که قابل فسخ نباشد ، یعنی الزام طرفین به آن ضروری است و حتی اگر یکی از طرفین قرارداد فوت کرده باشد ، عقد همچنان معتبر است.

 

 

 

بنابراین ، اگر شخصی پس از مرگش به دلیل لزوم عقد ، یکی از اموال خود ، مثلاً خانه ، مغازه ، ماشین یا زمین خود را به یکی از فرزندان خود بدهد ، خواه در ازای آن چیزی دریافت کند یا نه ، آن مال متعلق به آن شخص خواهد بود ، و همانطور که گفتیم ، هیچ وارثی حق آن را ندارد.

 

 

 

برعکس ، در عقود مجاز یکی از طرفین قرارداد مذکور با فوت یا ناتوانی ابطال می شود و دیگر قابل استناد نیست و معتبر نیست.

 

 

 

انواع صلح نامه ها

 

 

 

صلح گاهی به صورت قرارداد است ، گویی که آنها به جای تعهد نامه صلح را امضا می کنند و گاهی صلح نامه در مقام اختلاف است.

 

 

 

به عنوان مثال ، دو نفر اختلاف خود را با صبح خاتمه می دهند و مصالحه می کنند.

 

 

 

در هر صورت ، پیمان صلح در هر مورد معتبر است و پس از مرگ نیز پابرجا خواهد بود.

 

 

 

صلح نامه اموال پس از مرگ

 

 

 

همانطور که گفتیم ، صلح نامه پس از مرگ اعتبار خود را دارد ، اما مال صلح ممکن است هر چیزی باشد ، مانند مالکیت یا ماشین ، و ...

 

 

 

در این حالت ، وقتی پدری با یکی از فرزندانش صلح کند ، آن مال دیگر بخشی از املاک نخواهد بود.

 

 

 

مورد دیگر این که حتی تا یک سوم نیز تابع وصیت نیست ، زیرا وصیت تا یک سوم ، همانطور که از نامش پیداست ، مربوط به یک وصیت و پس از مرگ است ، در حالی که پیمان صلح در طول زندگی شخص منعقد می شود.

 

 

 

اعتبار صلح نامه عادی

 

 

 

صلح نامه ممکن است به روش معمول نوشته شود و به طور رسمی در دفتر ثبت شود.

 

 

 

نکته این است که هر دو پرونده معتبر است و می توان به آنها استناد کرد ، اما اگر پیمان صلح به طور رسمی در دفتر تنظیم شود ، در دادگاه اعتبار بیشتری خواهد داشت و راحت تر است که فرد بتواند از حق خود با آی تی. زیرا اگر به طور رسمی در دفتر نوشته شود.

 

 

 

از طرف دیگر ، نمی توان افراد را انکار کرد و فقط آنها می توانند ادعای جعلی بودن کنند ، اما در این مورد نیز باید دلیل جعلی بودن را ذکر کنند.

 

 

 

بنابراین ، اگر صلح نامه عادی باشد ، معتبر است و اگر رسمی باشد ، از اعتبار بیشتری برخوردار است.

 

 

 

امکان خاتمه نامه صلح

 

 

 

مطابق ماده 760 ، پیمان صلح ضروری است و جز با اختیار فسخ نمی شود. بنابراین ، در صورت صلح ، می توان حق فسخ یا خیار را در آن گنجاند ، در این صورت احتمال فسخ وجود دارد ، یا طرفین می توانند آن را با اقاله ، یعنی با سازش قبل از مرگ اشتباه بگیرند.

 

 

 

بنابراین ، شخصی که بخشی از دارایی خود را برای فرزندش صلح کرده باشد ، می تواند با قرار دادن شرط انتخابی ، به خود حق فسخ بدهد.

 

 

 

اگر صلاح بداند آن را به هم بزند.

 

 

بیشتر بخوانید: توافق نامه صلح


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲ خرداد ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۰۸:۵۰ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)