بک لینک -

وان ایکس بت
سایت شرط بندی انفجار
سایت شرط بندی
سایت بازی انفجار
سایت enfejar
جت بت
سایت پیش بینی فوتبال
sibbet90
سایت بازی انفجار
پوکر آنلاین
بت بال 90
انفجار آنلاین
جت بت
بازی انفجار
سایت بازی انفجار

 وکیل پایه یک وکیل پایه یک .

وکیل پایه یک

شرایط اصلاح قرار داد توسط قانون

شرایط اصلاح قرارداد توسط قانون

 

قانون در چه مواردی قرارداد را اصلاح می کند؟

 

گاهی اوقات پس از جنگ های طولانی یا بحران های اقتصادی که باعث تغییرات عمده در ارزش واقعی پول می شود، قانون قراردادها را مطابق با ارزش واقعی پول تنظیم می کند. هر زمان که ارزش پول به شدت کاهش یابد می توان این کار را انجام داد. به عنوان مثال در کشور ما که با مشکل تورم مواجه است، قانون برخی قراردادها به صراحت اصلاح قرارداد را پذیرفته است.

 

به عنوان مثال مهریه که قراردادی بین زن و مرد است، اکنون به نرخ روز محاسبه می شود. از قدیم در ایران زن برای مهریه خود اقدام نمی کند مگر اینکه با شوهرش مشکل داشته باشد. چون ممکن است سال ها طول بکشد، وقتی بسیاری از خانم ها تقاضای جهیزیه خود را دارند، اساساً مدت زیادی از ازدواجشان می گذرد و مهریه آنها به دلیل تورم ارزش اصلی خود را از دست داده است. بنابراین قانون سعی می کند برای جبران کاهش ارزش مهریه، مهریه را با شاخص نرخ تورم بانک مرکزی محاسبه کند. در اینجا قانون به کمک زن به عنوان طرف قرارداد که بر اثر مرور زمان و کاهش ارزش پول متحمل ضررهای شدید شده است می آید و عقد مهریه را تنظیم می کند.

 

یکی از مهم ترین شرایط در قراردادها مهلت پرداخت است که تخلف از آن می تواند عواقب قابل توجهی برای افراد به همراه داشته باشد. اما در برخی موارد قانون به دادگاه اجازه می دهد تا بر حسب شرایط به متعهدله مهلت بدهد تا مبلغ مورد نظر را پرداخت کند یا حتی برای او نصب کند. مهریه مصداق بارز این موضوع است. در مواردی که مرد قادر به پرداخت یکجای مهریه زن نباشد، دادگاه می تواند با توجه به شرایط مرد یا شرایط دیگر مهریه را به صورت اقساطی به مرد بپردازد تا به مرور زمان بدهی خود را بپردازد.

 

مثال دیگر این است که شخصی به دیگری قرض می دهد و او را مکلف می کند که ظرف سه ماه آن پول را به او برگرداند. در اینجا دادگاه می تواند شرایط را در نظر بگیرد، مثلاً بدهکار (کسی که پول قرض کرده است و بعد از سه ماه نمی تواند پول را پس دهد) اکنون به دلیل شرایط اقتصادی کشور نمی تواند به مدت سه ماه به پول خود دسترسی پیدا کند. زمان دیگری برای پرداخت بدهی خود در اینجا نیز قرارداد برای اطمینان از انصاف اصلاح شده است.

 

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۲ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۶:۰۷:۵۰ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)

بررسی برخی از اقسام جرایم

بررسی برخی از اقسام جرایم

 

جرایم غیر عمد

 

جرایم غیر عمد به این معناست که شخص قصد فعل را داشته اما نتیجه حاصل شده، نتیجه مورد نظر نبوده است. جنایت غیرعمدی می تواند شبه عمد یا خطای محض باشد که در صورت اخیر، شخص نه قصد فعل دارد و نه قصد نتیجه; مثل فعل خواب.

 

موارد قانونی جرایم شبه عمدی

 

آ. در صورتی که مرتکب قصد اقدام علیه مجنی علیه را داشته باشد اما قصد ارتکاب جرم یا مانند آن را نداشته باشد و از جمله مواردی نباشد که در تعریف جرایم عمدی آمده است.

 

ب ـ در صورتی که مرتکب جهل به موضوع باشد مانند ارتکاب جرم با این باور که موضوع رفتار او شیء، حیوان یا اشخاص موضوع ماده (302) این قانون است، خلاف آن معلوم می شود.

 

ص ـ هرگاه جرمی به تقصیر واقع شود مشروط بر اینکه جرم ارتکابی مشمول تعریف جنایت عمدی نباشد.

 

موارد قانونی خطای محض

 

آ. خواب و بیهوش و مانند آن باشد.

 

ب - مرتکب صغیر و مجنون.

 

ص ـ جنایتی که مرتکب نه قصد ارتکاب جنایت علیه مقتول را داشته باشد و نه قصد اعتراض به عملی که نسبت به او انجام شده است، مانند پرتاب تیر به قصد شکار و اصابت به شخصی. تبصره: در مورد بندهای الف و ج اگر مرتکب آگاه باشد و متوجه شود که عمل او نوعاً موجب جنایت علیه دیگری می شود، جرم عمدی محسوب می شود.

 

گاهی اوقات ممکن است فرد مرتکب جرمی شود. همانطور که قانونگذار در تبصره ماده فوق اشاره کرده است:

 

«ارتکاب جرایم غیرعمد منوط به تقصیر مرتکب است، در جرایم غیرعمد اعم از شبه عمد و خطای محض، مفاد کتاب قصاص و دیه اعمال می شود.

 

تبصره - تقصیر شامل بی احتیاطی و بی احتیاطی است. قصور، قصور، عدم صلاحیت و عدم رعایت نظامات حکومتی و مانند آن حسب مورد از مصادیق بی احتیاطی یا بی احتیاطی است.

 

جرایم جنایی در مواردی مانند رانندگی و پزشکی رایج است.

 

جرم مادی صرف

 

ارتکاب اعمال در موارد مذکور با هدف اثبات سوء نیت مجرم و استثنائات ذکر شده بوده است. اما جرایمی وجود دارد که سوء نیت به محض وقوع فرض می شود. اینها جرایم صرفاً مادی از جمله صدور چک بدون پرداخت و تخلفات رانندگی است.

گروه دادورزان صلح و سازش

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۲ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۶:۰۷:۱۵ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)

مجازات فساد فی الارض

مجازات افساد فی الارض چگونه است؟

 

در صورت احراز شرایط مذکور در این ماده و ارتکاب جرم افساد فی الارض به اعدام محکوم می شود. حال باید دید در نبود این دو ویژگی چه اتفاقی می افتد. طبق ماده 286، گاه حداقل یکی از عواقب مندرج در ماده 286 محقق می شود، اما قاضی متوجه می شود که مرتکب قصد ایجاد این عواقب را نداشته و همچنین نمی دانسته است که رفتار او منجر به این عواقب خواهد شد. در این حالت دو حالت ممکن است رخ دهد:

 

آ. این رفتار مستوجب مجازات قانونی دیگری است: در این صورت شخص به همان مجازات قانونی محکوم می شود.

 

ب- جرم وی مشمول مجازات قانونی دیگری نباشد: مرتکب به حبس بیش از ۲ تا ۵ سال یا بیش از ۶ ماه تا ۲ سال محکوم خواهد شد.

 

ذکر این نکته ضروری است که استفاده قانونگذار از اصطلاح افساد فی الارض منحصر به ماده 286 قانون مجازات اسلامی نیست. در قوانین دیگر مانند قانون مجازات نیروهای مسلح و سایر قوانین می بینیم که قانونگذار بارها از این اصطلاح استفاده کرده است; توضیح اینکه قانونگذار در این قوانین برخی از جرایم یا اشکال خاص ارتکاب برخی جرایم را افساد فی الارض دانسته است. در این موارد مرتکب این جرم (فوت) بدون احراز کلیه شرایط و شرایط ماده 286 محکوم خواهد شد.

 

برخی از احکام خاص افساد فی الارض در قانون مجازات اسلامی

 

در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 در برخی موارد خاص برای افساد فی الارض احکام خاصی در نظر گرفته شده است. دو نمونه از این احکام به شرح زیر است:

 

آ. طبق ماده 36 قانون مجازات اسلامی حکم قطعی افساد فی الارض در یکی از روزنامه های محلی به شرط عدم اخلال در نظم و امنیت در یکی از روزنامه های محلی منتشر می شود.

 

ب- در صورتی که شخصی مرتکب جرم افساد فی الارض شود، طبق بند «هـ» ماده ۴۷ قانون مجازات اسلامی، صدور حکم و اجرای مجازات او قابل تعلیق و تعویق نیست.

 

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۲ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۵:۵۰:۲۷ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)

وکالت امور کیفری

وکالت در امور کیفری

 

 همانطور که بارها در فیلم ها و سریال های خارجی دیده ایم، برخی از وکلا به طور خاص فقط پرونده های کیفری را می پذیرند و هرگز وارد سایر حوزه های حقوقی نمی شوند. این وکلای کیفری نه تنها از قانون، بلکه در تحقیقات خود نیز سود می برند. آنها همچنین در کشف جرم همکاری می کنند و در برخی موارد با استخدام یک کارآگاه خصوصی به افسر تحقیق کمک می کنند.

 

 در کشور ما تعدادی از بهترین وکلا به عنوان وکیل کیفری شناخته می شوند، این وکلای کیفری بیش از 30 سال است که فقط پرونده های مربوط به جرایم را پذیرفته و در آن وکالتنامه خود را اعلام کرده اند.

 

وکالت در امور کیفری

 

مواردی که در بحث وکالت کیفری مطرح می شود در برخی موارد مشابه است و مثلاً در جایی که شاکی از فرد یا گروهی شکایت کیفری می کند باید توجه داشته باشد که همدستان متهم ممکن است شاهد باشند. معرفی به دادگاه و شهادت به نفع متهم.

 

راهکار قانونی وکیل کیفری برای جلوگیری از این امر این است که نه تنها متهم بلکه همدستان وی را به عنوان مظنون احتمالی شکایت شناسایی و به دادسرا معرفی کند.

 

با توجه به اینکه شاهد نباید یکی از اصحاب دعوا باشد، اساساً امکان شهادت شرکای متهم منتفی است و اگرچه عمل مجرمانه به این افراد نسبت داده نمی شود، اما ممکن است شریک جرم شناخته شوند. و به آزار و اذیت محکوم شد.

 

یا یکی دیگر از مصادیق مهارت وکیل کیفری این است که در هنگام شهادت شهود به جای پرسیدن اصل موضوع، به زیردستان توجه ویژه دارد. به عنوان مثال، شاهد ممکن است مدعی شود که موکل پس از پیاده شدن از ماشین به سمت شاکی حرکت کرده است. ماشین مشتری بود و چه کسی پشت فرمان بود. بدیهی است که شهود دروغین بر کلیت شهادت کذب خود اتفاق نظر داشتند، اما در مورد جزئیات پیش‌بینی لازم را ندارند و قطعاً متناقض خواهند بود. از این دست موارد زیاد است. وکیل کیفری با سالها تجربه در این زمینه حقوقی می تواند از موکلان حمایت قضایی کند.

 

هر پرونده یک معمای حقوقی است که حل آن نیاز به تخصص دارد.

 

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۲ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۵:۵۰:۰۲ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)

روند رسیدگی دیوان عالی کشور در مرحله تجدید نظر

روند رسیدگی دیوان عالی کشور در مرحله تجدید نظر چگونه است؟

 

رسیدگی در دیوان عالی کشور در مرحله تجدیدنظر شامل آرای صادره از دادگاه کیفری یک است که طبق تشریفات قانون آیین دادرسی کیفری اجرا می شود.

 

 اما دیوان عالی کشور علاوه بر اینکه مرجع تجدیدنظر آرای دادگاه کیفری یک است، مرجع اصلی تجدیدنظرخواهی حقوقی و کیفری نیز می باشد. به همین مناسبت در این بخش قصد داریم نحوه رسیدگی دیوان عالی کشور به تجدیدنظرخواهی حقوقی و کیفری را بررسی کنیم.

 

در پاسخ به این سوال باید گفت که در دعاوی و دعاوی کیفری اصولاً تجدیدنظرخواهی دیوان عالی کشور همان اعتراضی است که به آرای صادره از دادگاه کیفری وارد می شود. به عبارت دیگر آرای دادگاه کیفری یک در دیوان عالی کشور بررسی می شود و در صورت وجود دلایل نقض حکم، دیوان عالی کشور پرونده را به همان دادگاه ارجاع می دهد.

 

نحوه تجدیدنظرخواهی در دیوان عالی کشور در خصوص آرای دادگاه های کیفری، مواد 462 تا 473 قانون آیین دادرسی کیفری که به موجب آن دیوان عالی کشور در مرحله تجدیدنظر، بدون حضور طرفین یا وکلای آنها. در صورتی که رأی مطابق قانون صادر شده باشد، تأیید یا لغو می‌شود و در صورتی که رأی صادره خلاف قانون یا بدون توجه به ادله و دفاعیات اصحاب دعوا باشد یا تشریفات قانونی مهمی رعایت نشده باشد، رأی نقض می‌شود. .

 

در صورتی که عمل ارتکابی جرم نباشد یا مشمول عفو باشد یا به دلایل دیگر متهم قابل تعقیب نباشد، رأی صادر شده، تخلف ارجاع نمی شود. اما چنانچه رأی یا رأی به دلیل عدم رسیدگی یا مواردی از این قبیل نقض شده باشد به دادگاه صادرکننده رأی ارجاع می شود تا این دادگاه با عنایت به موارد ذکر شده از سوی دیوان عالی کشور اقدام به تکمیل پرونده نماید. مورد و سپس، رای مجدد.

 

اما نحوه رسیدگی دیوان عالی به پرونده های حقوقی کمی متفاوت است. مطابق قانون آیین دادرسی مدنی، تجدیدنظرخواهی در امور مدنی آن است که دیوان عالی کشور نسبت به انطباق یا عدم انطباق رأی مورد درخواست در تجدیدنظرخواهی با موازین شرع و قانون. در صورت مشاهده تخلف از رأی در دیوان عالی کشور، رأی نقض شده و برای رسیدگی مجدد به همان مرجع ارسال می شود.

 

نکته حائز اهمیت در مورد نحوه رسیدگی در دیوان عالی کشور در مرحله تجدیدنظر قانونی این است که تمامی تصمیمات محاکم حقوقی قابل تجدیدنظر نیست. به همین دلیل فقط برخی از آراء با کیفیت زیر قابل تجدیدنظرخواهی در دیوان عالی کشور است:

 

اولاً از آنجایی که برخی از احکام در دعاوی حقوقی از دادگاه بدوی صادر شده ولی تجدیدنظر خواهی نشده است، در برخی موارد می توان مستقیماً در دیوان عالی کشور تجدیدنظرخواهی کرد. مثلاً احکام بیش از بیست میلیون ریال، احکام اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، رجم، وقف، ثالث، حبس و ولایت و همچنین احکام غیابی که در دعاوی مالی بیش از بیست میلیون ریال صادر شده است.

 

ثانیاً برخی از آرای صادره از دادگاه تجدیدنظر در مواردی قابل تجدیدنظرخواهی در دیوان عالی کشور نیز می باشد، مانند آرای اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، رجم و وقف. تجدیدنظرخواهی و تصمیمات مربوط به دعاوی فوق اعم از قرار ابطال دعوی، قرار رد دعوی، قرار قرار قرار قرار قرار قرار قرار قرار قرار قرار قرار قرار قرار قرار قرار قرار قرار سقوط دعوی و قرار عدم صلاحیت قابل تجدیدنظرخواهی در دیوان عالی کشور است.

 

همچنین لازم به ذکر است که روال تجدیدنظرخواهی در دیوان عالی کشور به این صورت است که باید ظرف مدت بیست روز (برای اشخاص مقیم ایران) و دو ماه (برای اشخاص مقیم خارج از ایران) تجدیدنظرخواهی شود. رویه دیوان عالی کشور در مرحله تجدیدنظر حقوقی و کیفری رسمی است و دادگاه به ماهیت دعوا وارد نمی شود و رأی صادر نمی کند. در عوض، پرونده را برای رای گیری مجدد به مرجع پایین تر ارسال می کند.

 

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۲ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۵:۴۹:۳۱ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)

مجازات قتل شبه عمد

 

مجازات قتل شبه عمد در حقوق ایران

 

قتل جرمی است که در جامعه رخ می دهد و معمولاً دارای طیف وسیعی از عواطف، اخبار و پیگرد قانونی است. قتل ممکن است عمدی یا غیرعمدی باشد. فردی که مرتکب قتل عمد می شود به قصاص یا دیه محکوم می شود و ممکن است به حبس از 3 تا 10 سال محکوم شود. توضیحات وکیل کیفری را دنبال کنید…

 

مجازات قتل شبه عمد چگونه است؟

 

جرایم در فقه اسلامی به سه دسته عمدی، شبه عمدی و خطای محض تقسیم می شود. نوع اول قتل عمد و دو نوع بعدی قتل هایی هستند که به قتل غیر عمد معروف هستند. قانون مجازات اسلامی که پس از انقلاب اسلامی به تصویب رسیده و مبنای انواع مجازات ها است، از همین طبقه بندی و تعیین جرایم تبعیت کرده است.

 

قتل شبه عمد و شرایط آن:

 

اولین موردی که قتل غیرعمد محسوب می شود، یک مورد شبه عمدی است. سه مورد زیر برای آن در نظر گرفته شده است:

 

اول این که فرد قصد کشتن کسی را ندارد و کاری انجام می دهد که از قدیم کشنده تلقی نمی شود، اما منجر به مرگ می شود، مانند زمانی که یکی از والدین می خواهد فرزند خود را برای تنبیه کتک بزند. کتک زدن معمولا کشنده نیست، اما می تواند باعث مرگ کودک شود.

 

حالتی که مثلاً شخصی نسبت به موضوع بی اطلاع است، مثلاً می خواست با شی یا حیوانی رفتار کند، اما بعداً متوجه شد که اشتباه کرده و آن عمل را روی انسان انجام داده است.

 

مورد سوم زمانی است که قتل به تقصیر مرتکب (به شرط اینکه عمدی و کشنده نباشد) انجام شده باشد. به عبارت دیگر به معنای بی کفایتی، سهل انگاری و بی احتیاطی است. به عنوان مثال، تصادفات رانندگی که منجر به فوت افراد می شود از این دسته هستند. زیرا رانندگی کشنده نیست و به دلیل عدم مهارت یا سهل انگاری اتفاق افتاده است. خطای پزشکی منجر به مرگ نیز می تواند در این دسته باشد.

 

مجازات قتل شبه عمد

 

در قتل عمد قصاص در نظر گرفته نمی شود. در عوض، قاتل به پرداخت دیه و تحمل 1 تا 3 سال زندان محکوم می شود.

 

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۲ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۵:۴۸:۴۶ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)

جرم چیست؟

جرم چیست؟ طبق قانون مجازات اسلامی هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم نامیده می شود.

جرم عملی است که نظم عمومی جامعه را بر هم می زند و به همین دلیل برای آن مجازات تعیین شده است. نظم عمومی امنیت صلح و آرامش افراد جامعه است. در ادامه این مقاله به دسته بندی انواع جرایم و مجازات آنها می پردازیم.

سه عنصر مشترک در هر جرم

• مجاز؛ یعنی وصف کیفری است که قانون تعیین می کند.

• معنوی. یعنی جرم باید با قصد مجرمانه باشد.

• فیزیکی. یعنی جرم به عنوان یک عمل فیزیکی انجام شده است.

در قانون مجازات اسلامی ارتکاب جرم عمدی یا غیرعمدی است. عمدی یا غیرعمدی بودن جرم به عنصر معنوی اشاره دارد.

شروع یک جنایت

شروع عملیات اجرایی به جرمی گفته می شود که بر اثر عامل بیرونی به نتیجه نمی رسد. شروع جرم از جایی که قانون مجازات تعیین کرده است مهم است.

«هر کس قصد ارتکاب جرمی را داشته باشد و شروع به ارتکاب کند، ولی به واسطه‌ی عاملی بر خلاف میل او قصد او تعلیق شود، به مجازات زیر محکوم می‌شود:

آ. در جرائمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات، حبس دائم یا حبس تعزیری درجه یک تا سه تا حبس تعزیری درجه چهار است.

ب - در جرائمی که مجازات قانونی آنها قطع عضو یا حبس تعزیری درجه چهار است تا حبس تعزیری درجه پنج.

ص ـ در جرائمی که مجازات قانونی آنها شلاق جزئی یا حبس تعزیری درجه پنج به حبس یا شلاق یا جزای نقدی درجه شش است »

شروع به جرم با توقف اختیاری جرم توسط مرتکب متفاوت است.

شروع به جرم نیز نباید با جرایم عقیم و محال اشتباه شود. این جرایم نیز در مرحله اجرایی به دلایل خاص خود متوقف می شوند، اما نه با عامل بیرونی که مانع آن شود.

مثلاً در جرایم کلاهبرداری، جعل، قتل و چنانچه فرد قبل از رسیدن به نتیجه مطلوب و در عملیات اجرایی دستگیر شود به جرم شروع به این جرایم محکوم می شود.

اما گاهی انسان اصلاً به نتیجه ای نمی رسد یا نتوانسته است به آن برسد. مانند تیراندازی به شخصی که کشته شده یا تیراندازی به شخص زنده به قصد قتل و خطا.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۲ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۵:۴۸:۲۰ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)

جواز کسب

جواز کسب

 

هر شغلی که نیاز به مهارت داشته باشد یا با حقوق مصرف‌کنندگان مرتبط باشد نیاز به اخذ مجوزهای مخصوص از مراجعی دارد که قانون تعیین کرده است. که در عرف به آن جواز کسب اطلاق می‌شود. مشاغلی چون آرایشگری، نانوایی، خیاطی و بسیاری از مشاغل که به مهارت خاصی نیازمند هستند در این گروه جای می‌گیرند.

 

جواز کسب

 

افراد برای دریافت جواز کسب باید چه ویژگی‌هایی داشته باشند؟

 

افراد برای مشاغلی که نیازمند مهارت هستند باید مهارت لازم را کسب و گواهی لازم را از مراکز آموزشی مجاز اخذ و به اتحادیه مربوطه ارائه دهند. اما برخی مشاغل ضرورتی برای آموزش مهارت خاص ندارند بلکه باید توانایی انجام و ارائه خدمتی از حیث تامین مکان مناسب و امکانات تدارکاتی و مالی مطلوب داشته باشند که هم در این‌گونه موارد و هم در مورد دارندگان مهارت شغلی، تکلیف به تامین مکان مناسب و مطابق استاندارهای تعریف شده برای اشتغال به شغل مربوطه وجود دارد.

 

این استانداردها با توجه به احتمال خطرات شغلی، ایمنی اشخاص، کارکنان و مراجعان و همچنین اموال، تجهیزات و گاه حریم، مساحت و امکانات جانبی تعیین و تعریف شده و اتحادیه‌ها و اداره اماکن پس از احراز وجود این شرایط، مقدمات صدور جواز کسب را فراهم می‌کنند. البته در پرونده شغلی شخص، مدارک و دلایل وجود این صلاحیت‌ها و امکانات باید به‌نحو اطمینان‌بخش و مصدق وجود داشته باشد. مدارک هویتی و حق استفاده از محل اعم از اجاره‌نامه معتبر یا سند مالکیت از بدیهیات است.

 

برای گرفتن پروانه کسب چه مراحلی را باید پشت سر گذاشت؟

 

مراحل صدور جواز کسب نسبت به هر دسته شغلی متفاوت است. مثلا برخی مشاغل نیازمند مهارت باید گواهینامه معتبر از مراکز آموزشی مجاز اخذ و ارائه کنند وگاه این گواهینامه‌ها باید به تایید یک سازمان دولتی نظارتی مثل سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای برسد. بعد از این مرحله، مدارک هویتی و گواهینامه پایان خدمت وظیفه عمومی از الزامات است زیرا که اشتغال به هر شغلی به موجب مقررات وظیفه عمومی باید از حیث خدمت نظام وظیفه چه انجام خدمت سربازی یا معافیت دائم تعیین تکلیف شده و در پرونده شغلی متقاضی منعکس و نگهداری شود.

 

برای کسانی که بدون مطالبه این مدرک جواز کسب صادر کنند، توسط قانون، مجازات تعیین شده است. بعد از ارائه مدارک هویتی و مهارتی در موارد لزوم نوبت به معرفی محل اشتغال با استاندارهای تعیین شده از سوی اداره اماکن نیروی انتظامی و اتحادیه مربوطه می‌رسد که البته مالکیت و یا اجاره این محل از ضروریات است که قاعدتا باید همه این موارد، راستی‌آزمایی شده و اصالت آن‌ها تایید شود

 

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۴۷:۵۷ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)

مجازات عدم جواز کسب

در صورتیکه افراد جواز کسب نداشته باشند چه مجازاتی در انتظار آن‌ها است؟

 

چنانچه شخصی بدون طی این مراحل و یا داشتن مجوزهایی که گفته شد مبادرت به اشتغال کند، تخلف است. ضمانت اجرای این تخلف نیز متنوع است از تعطیلی محل کسب و پلمپ آن گرفته تا جریمه نقدی و تعطیلی موقت یا دائم محل کسب. باید به این جریمه‌های صنفی، مسئولیت‌های کیفری و یا مدنی شاغل را نیز اضافه کرد که در صورت لزوم باید توسط او تحمل شود.

 

چه مواردی جواز کسب را باطل می‌کند و چگونه می‌توان به این احکام اعتراض کرد؟

 

در موارد متعدد ممکن است جواز کسب باطل شود. به جز مواردی که دادگاه‌ها در رسیدگی به موضوعاتی که ممکن است وصف مجرمانه داشته باشد، حکم به ابطال جواز کسب می‌دهند، اتحادیه‌ها یا اداره اماکن نیروی انتظامی یا سازمان تعزیزات حکومتی نیز ممکن است جواز کسب را باطل کنند. در این موارد، ذی‌نفع می‌تواند در صورتی که ابطال جواز کسب را خلاف حق و قانون بداند، برای احقاق حق خود به مراجع قضایی صالح مراجعه کند.

 

شهروندان چگونه می‌توانند از داشتن جواز کسب مشاغل یا اصنافی که به آنها مراجعه می‌کنند مطمئن شوند؟

 

در صورتی که مراجعان و مردم به صحت و اصالت جواز کسب یک واحد صنفی تردید کنند می‌توانند از اتحادیه مربوطه استعلام کنند. چنانچه آن شغل فاقد اتحادیه باشد، سازمان حمایت از مصرف‌کنندگان و اداره نظارت بر امور اصناف می‌توانند در این مورد اطلاعات لازم را ارائه دهند. البته باید اضافه کرد که دارندگان جواز کسب مکلفند مجوز فعالیت خود را در مرعی و منظر مراجعان و مشتریان خود به نحوی قرار دهند که قابل رویت باشد.

 

در صورتی که شهروندان از اصناف شکایت داشته باشند به چه مراجعی می‌توانند مراجعه کنند؟

 

راحت ترین راه، سامانه ۱۲۴ وزارت بازرگانی است که کار نظارتی انجام می‌دهد. امادر مورد گران‌فروشی یا تقلب در کسب، سازمان تعزیزات حکومتی مرجع مناسب شکایت است. ولی تخلف متصدی شغل گاه ممکن است موجب ورود خسارت به مال یا سلامتی مصرف‌کننده باشد یا با نیرنگ و فریب مشتری از او کلاهبرداری شود که در چنین مواردی موجبات مسئولیت کیفری یا مدنی متصدی شغل فراهم می‌شود و متضرر باید حسب مورد به دادسرای عمومی محل وقوع جرم یا دادگاه عمومی محل اقامت متصدی شغل مربوطه مراجعه و ادعای خود را اثبات و کیفر یا خسارت خود را مطالبه کند. در این موارد دادگاه با توجه به ادله ابرازی تصمیمی مناسب و منطبق با قانون و عدالت خواهد گرفت.

 

جواز کسب

 

اگر شخصی واحد صنفی راه‌اندازی کرده است تا با صحنه‌سازی پول مشتریان را ببرد، بزه دیدگان چگونه می‌توانند از او شکایت و حق خود را پس بگیرند؟

 

متضرر حق مطالبه خسارت دارد و اگر تقلب وصف مجرمانه نیز داشته باشد قابلیت تعقیب در دادسرا و دادگاه کیفری را نیز دارد. اما نکته ای که باید در این مورد تاکید شود این است که اصولا طرح شکایت و دعوا در مراجع قضایی آدابی دارد که اگر رعایت نشود ممکن است صاحب حق به حق خود دسترسی پیدا نکند.

 

یکی از این آداب این است که مدعی حتما باید دلیل ادعای خود را بتواند به قاضی ارائه دهد زیرا قاضی هم بی‌طرف است و هم از مناسبات واقعی اشخاص بی‌اطلاع. بنابراین هر کس ادعایی دارد باید دلیل ادعای خود را به مرجع قضایی ارائه دهد تا برای قاضی علم و یقین حاصل شود. حتی اگر قاضی مطمئن شود مدعی درست می‌گوید و حق با اوست ولی او نتواند دلیلی ارائه کند تا در پرونده ثبت و ضبط شود، باز هم ممکن است قاضی به ضرر مدعی تصمیم بگیرد زیرا اگر بدون وجود دلیل رای صادر کند خود قاضی تخلف کرده است.

 

قاضی در نظام حقوقی ما مکلف به اجرای قانون است و این در نهایت به عدالت و انصاف نزدیک‌تر است. بنابراین لازم است مردم حتما در زمان خرید کالا و خدمات خود از صاحبان مشاغل فاکتور معتبر و دلیل پرداخت وجه دریافت کنند به طوری که مشخصات کالا یا خدمت خریداری شده قابل نگهداری باشد تا چنانچه به مشکل یا اختلاف برخورد کردند بتوانند ادعای خود را در مرجع قضایی ثابت کنند.

 

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۴۷:۱۱ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)

اجرای حکم در دادگاه

اجرای حکم در دادگاه مراحل مختلفی دارد و باید این مراحل سپری شوند. اولین مرحله از زمانی که اختلاف به‌وجود می‌آید شروع می‌شود و تا زمانی که حل این اختلاف با ثبت دادخواست در دادگاه به نظام قضایی واگذار می‌شود، باید مراحل زیادی طی شود.

 

معمولاً این مراحل از چانه‌زنی میان دو طرف شروع می‌شود و زمانی که امیدی به حل مسالمت‌آمیز اختلاف نیست باید طرح دعوا در دادگاه مطرح شود.

 

قسمتی از این زمان صرف تهیه دادخواست، مشاوره با متخصصان و تهیه اسناد می‌شود تا اینکه بالاخره دادخواست در دادگاه ثبت ‌شود. رسیدگی در دادگاه و صدور حکم مرحله بعدی است.

 

اما مقطع مهم سوم که گاهی از آن غافل هستیم اجرای حکم است. معمولاً کسی که حکم علیه او صادر شده است راضی نمی‌شود با میل و رغبت حکم را اجرا کند.

 

در این صورت با مراجعه به قوای دولتی برای اجرای حکم اقدام می‌شود. در این مقاله صدور اجراییه و مراحل اجرای حکم را بررسی کرده‌‌‌ایم.

 

احکام لازم‌ الاجرا

 

اجرای حکم در دادگاه که باید حتما اجرا شود یا به قول حقوق‌دانان «حکم لازم‌ الاجرا» یکی از موارد زیر خواهد بود:

 

احکامی که از طرف مراجع دادگستری در دعاوی صادر می‌شود.

 

احکامی مثل حکم داور که مستقلاً در حدود مقررات و در خارج از دادگستری اتخاذ و صادر می‌شود.

 

احکامی که از طرف مقامات غیر دادگستری صادر می‌شود؛ ولی اجرای آن به عهده دادگستری واگذار شده است مانند احکام صادره توسط هیئت‌های حل اختلاف کارگر و کارفرما.

 

لزوم درخواست صدور اجرائیه

 

کسی که حکم به سود او صادر شده، برای اجرای این آرا باید اقدام به درخواست صدور اجراییه کند. یعنی وقتی رایی صادر شد، خود به خود اجرا نمی‌شود.

 

طبق ماده 5 قانون اجرای احکام مدنی مصوب سال 1356 صدور اجراییه به عهده دادگاه نخستین می‌باشد. یعنی دادگاهی که دادخواست اولیه به آن داده شده است و حکم نخستین نیز از آن صادر گردیده است.

 

و همچنین طبق ماده 19 قانون اجرای احکام مدنی «اجراییه به وسیله قسمت اجراییه دادگاهی که آن را صادر کرده است به موقع اجرا گذاشته می‌شود». بنابراین، دستور صدور اجراییه و عملیات اجراییه آن تحت نظر دادگاه نخستین و به موقع انجام می پذیرد.

 

اجرای حکم در دادگاه

 

شرایط صدور اجراییه

 

شرایط صدور اجراییه برای همه احکام لازم‌الاجرا مشابه نیست؛ اما به طور کلی می‌توان گفت که برای صدور اجراییه باید سه مرحله سپری شود:

 

حکم ابلاغ شود.

 

تقاضای صدور اجراییه شود.

 

حکمی قطعیت پیدا کند.

 

همین مراحل برای صدور اجرای حکم در دادگاه و یا اجراییه برای رای داور هم باید طی شود.

 

اجراییه برای آرای هیئت‌های تشخیص و حل اختلاف کارگر و کارفرما شرایط صدور کمی فرق می‌کند. ماده 43 قانون کار و آیین‌نامه مصوب هیات وزیران مورخ سال 1370 شرایط را بیان کرده است که به این ترتیب می‌باشد:

 

باید یک نسخه رونوشت از رای قطعی به پیوست تقاضانامه توسط کسی که حکم به نفع او صادر شده به اجرای دادگاه تسلیم شود.

 

ترتیب اجراییه

 

گفتیم که اجراییه را دادگاه صادرکننده حکم صادر می‌کند و در قسمت اجرای احکام همان دادگاه هم اجرا می‌شود.

 

مدیر دفتر بعد از دریافت صدور اجراییه آن را به همراه گزارش لازم تقدیم دادگاه می کند. رییس دادگاه با توجه به درخواست و پیوست های آن اقدام به دستور صدور اجراییه می‌کند.

 

همچنین مدیر دفتر دادگاه یا اجرا، اجراییه را بر روی برگ‌های مخصوصی به نام برگ اجراییه تنظیم می‌کند که این اقدامات اولین قدم برای صدور اجراییه می باشد.

 

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۴۶:۳۲ توسط:ریحانه موضوع: نظرات (0)