وكيل پايه يك وكيل پايه يك .

وكيل پايه يك

بازاريابي شبكه اي

بازاريابي شبكه اي و ميانبرهاي واسطه ها

 

 

 

در واقع ، بازاريابي شبكه اي سيستمي براي توزيع كالاها و خدمات توسط شبكه هاي هزاران فروشنده يا توزيع كننده مستقل است. توزيع كنندگان با فروش كالاها و خدمات و همچنين معرفي و حمايت از فروشندگان ديگري كه عضو سازمان فروش خود مي شوند ، درآمد كسب مي كنند.

 

 

 

به عبارت ديگر ، بازاريابي شبكه اي روش جديدي در توزيع كالاها يا خدماتي است كه از قبل در بازار و محيط اطراف وجود دارد.

 

 

 

فقط در اين حالت ، فروشنده آن محصول يا ارائه دهنده خدمات از روش جديدي براي ارائه همان محصول يا خدمات قبلي استفاده مي كند.

 

 

 

به سبك قديمي فروش كالا يا خدمات ، براي اينكه كالا از توليد كننده به دست مصرف كننده برسد ؛ گذر از يك سري واسطه ها ضروري بود و وجود وجود واسطه ها و مبادله كالا باعث افزايش قيمت آن كالاها مي شد.

 

 

 

اما در بازاريابي شبكه اي كالا و خدمات ، مشتري مي تواند مستقيماً از سايت مبدا يا كارخانه خريد كند ، بنابراين در اينجا دست واسطه ها و كارگزاران كوتاه است و طبيعتاً قيمت افزايش نمي يابد.

 

 

 

اكنون همان پولي كه قرار بود به جيب دلالان و واسطه ها برود به دليل افزايش قيمت در شركت مبدا باقي مانده و از همين پول است كه كميسيون مشتريان فعال پرداخت مي شود.

 

 

 

بنابراين ، هر مشتري كه از كالاها و خدمات ارائه شده توسط شركت راضي باشد ، مي تواند مشتريان جديدي را براي استفاده از آن كالاها و خدمات تهيه و ارجاع دهد و از اين طريق كميسيون دريافت كند.

 

 

 

تفاوت بين بازاريابي شبكه اي و طرح هاي هرمي

 

 

 

بازاريابي شبكه اي نوعي تجارت است. اين يك فرصت يا امكان براي كسب درآمد است و اين متفاوت از برنامه هاي هرمي است.

 

 

 

در بازاريابي خدمات ، ما با كالاهايي روبرو هستيم كه مصرف كننده است ، يعني كالاها يا خدماتي است كه مورد نياز گروهي از مشتريان بوده و توسط آنها مصرف مي شود.

 

 

 

اما برنامه هاي هرمي غالباً شامل كالاها و خدمات نيستند و افرادي استخدام مي شوند تا نام يا كاغذ يا كوپن خود را بر روي زبانها بگذارند.

 

 

 

و اين افراد همين كار را مي كنند.

 

 

 

در بازاريابي شبكه اي ، افرادي كه خود مصرف كننده كالا يا خدمات هستند ، با توجه به رضايت آن محصول ، استفاده از آن كالا يا خدمات را به ديگران نيز توصيه مي كنند.

 

 

 

و آنچه مشخص است وجود مشتري يا نيازهاي اوست.

 

 

 

افراد يا مشتريان به عنوان خريدار كالاها يا خدمات يك شركت ، به نوعي وارد تيم بازاريابي آن شركت مي شوند و با فروش آن كالاها ، تيم بازاريابي را توزيع و گسترش مي دهند و همين امر باعث مي شود كه آن كالا يا خدمات به يك مارك تجاري تبديل شده و به فروش برسد. افزايش دادن. و توزيع آن بدون نياز به واسطه هاي بيشتر انجام مي شود.

 

 

 

در شركت هاي هرمي ، بدون هيچ محصولي ، براساس جذب افراد و مردم است ، يعني براي آن دسته از افرادي كه جذب كرده اند ، پول و پورسانت دريافت مي كنند.

 

 

 

شركت هاي هرمي به جاي فروش كالا به مردم ، با اين فلسفه كه در آينده سود خواهند برد ، از آنها پول دريافت مي كنند ، بنابراين بايد افراد جديدي را به سمت شركت جذب كنند.

 

 

 

اما در بازاريابي شبكه اي قانوني و سالم ، اول از همه كالاهاي مصرفي و خدمات وجود دارد. اين مي تواند نسبتاً دشوار باشد و هيچ كس نمي تواند به راحتي ثروتمند شود.

 

 

بيشتر بخوانيد: بازاريابي شبكه اي


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲ خرداد ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۱۰:۱۲ توسط:ريحانه موضوع: نظرات (0)

دعوي و شكايت ساختگي

دعوي و شكايات ساختگي

 

 

 

همانطور كه در مقدمه ذكر كرديم ، دعوي ساختگي دعوي شخصي است كه بدون دليل شخصي را متهم كرده و طرح دعوي مي كند. اصطلاح دعوي ساختگي بيشتر در آيين دادرسي مدني مورد استفاده قرار مي گيرد ، اما با توجه به مفاد آن ، اين ممكن است در شكايات كيفري نيز اعمال شود. يك نوع دادخواست وجود دارد.

 

 

 

غالباً ديده مي شود كه شخصي شكايتي كيفري عليه شخصي مطرح مي كند و طرف مقابل نيز شكايت ديگري عليه وي مطرح مي كند تا خود را طلبكار ، شاكي و شخص صالح ثابت كند. اين امر در موارد حقوقي و قانوني پيش بيني شده است. انتقال همچنين راه حل هايي براي آن فراهم كرده است.

 

 

 

در امور كيفري ، ما اين دادخواست ساختگي را نداريم ، اما اگر كسي بدون حق ، بدون هيچ دليل و يا به دلايل نادرست از شخصي شكايت كند ، مي تواند افترا محسوب شود.

 

 

 

اين نوع شكايت به خودي خود جرم است.

 

 

 

دعواي ساختگي در قانون آيين دادرسي مدني

 

 

 

ماده 109 قانون آيين دادرسي مدني دو نوع دعوي و دعوي دروغ را تعريف كرده است كه يكي از آنها را مي توان گفت كه يكي از آنها توسط خود قانونگذار براي ضمانت اجرا و جريمه ارائه مي شود و مورد ديگر توسط خوانده مجاز است. براي ارسال درخواست .

 

 

 

ماده مطابق ماده 109 ، در كليه دعاوي اعم از اصلي يا جزئي و ساير موارد ، خوانده مي تواند براي جبران خسارت ناشي از هزينه هاي دادرسي و حق الوكاله كه شاكي ممكن است به آن محكوم شود ، به دادگاه مراجعه كند.

 

 

 

اگر دادگاه با توجه به نوع و وضعيت دادخواست اين درخواست را مناسب بداند ، قرار تأمين امنيت صادر مي كند و طبق اين توافق نامه ، شاكي بايد مبلغ تعيين شده توسط دادگاه را به صندوق دادگستري منتقل كند تا دادخواست وي قابل رسيدگي باشد. فرآوري شده. اگر اين مبلغ در مهلت مقرر واريز نشود ، با درخواست خوانده دعوي رد مي شود.

 

 

 

از ماده مشخص است كه شاكي هيچ دليلي براي طرح دعوا ندارد و احتمال شكست و محكوميت وي نيز در حال از بين رفتن است ، به همين دليل قانون به متهم حق مي دهد كه براي اين دادخواست و رسيدگي به آن سنگ پرتاب كند و خساراتي را ايجاد كنيد كه ممكن است تحمل شود.

 

 

 

اما قانونگذار نگذاشته است كه اين حكم و سنگسار مطلق بماند و در ماده 110 همان قانون ، يعني ماده بعدي ، مقرر كرده است كه اگر شاكي دليل و سندي براي دادخواست خود بخواهد ، خوانده دعوي نخواهد داشت. حق درخواست امنيت

 

 

 

دادگاه همچنين به پرونده وي رسيدگي خواهد كرد.

 

 

 

.طبق اين ماده: در دعاوي كه مستند چك يا سفته يا قبض است و همچنين در دعاوي مبتني بر اسناد رسمي و دعاوي عليه متوقف شده ، خوانده نمي تواند خسارت احتمالي را درخواست كند.

 

 

 

نكته ديگري كه بايد به آن توجه شود ، تبصره مندرج در ماده 109 است ، در صورتي كه دادگاه ، اگر تشخيص دهد كه شخص به منظور تأخير يا تأخير در اجراي تعهد شكايت مي كند ، آن شخص را به 3 برابر هزينه دادگاه محكوم خواهد كرد.

 

 

 

نظر اين ماده در جايي معتبر است كه فرد در ميانه دادخواست دعوي ديگري را مطرح كند. يعني در جريان دادخواست ، دادخواست ديگري تنظيم مي شود.

 

 

 

يك مورد ديگر در قانون آيين دادرسي مدني ماده 133 است كه طبق آن هرگاه دادگاه تشخيص دهد دعوي شخص ثالث به دليل تباني يا به تأخير انداختن دادرسي است و يا دعوي اصلي موضوع دعوي شخص ثالث نيست ، دعوي شخص ثالث از دعوا مستثني است. مدير اصلي هر يك را جداگانه جدا مي كند و با آنها سر و كار دارد.

 

 

 

در اينجا نيز قانونگذار اجراي دادخواست هاي متقلبانه را تضمين مي كند ، جايي كه شخص ثالث دادخواست شخص ثالث را به نفع يكي از طرفين يا به نفع خود مطرح مي كند ، اما دادگاه تشخيص مي دهد كه اين امر به دليل سو استفاده و تأخير در دادرسي است. يا اينكه تباني است ، به جاي اينكه پرونده را با هم اداره كنيد ، اختلافات را جداگانه اداره مي كند تا زماني كه ترفند آن شخص بي نتيجه باشد.

 

 

 

شكايت دروغين با سو نيت

 

 

 

نكته ديگري كه بايد به آن توجه شود اين است كه در امور حقوقي ، يك دادخواست ساختگي ، حتي اگر بدون اطلاع و بدون سو نيت ، هنوز براي جبران خسارت لازم است.

 

 

 

مانند هزينه هاي دادرسي مانند حق الوكاله و ...

 

 

 

اما در يك شكايت نادرست و غيرواقعي ، در صورت سو نيت شخص ، بايد گفت كه از شاكي مي توان تحت عنوان افترا شكايت كرد.

 

 

 

اما اگر شاكي از علم و حسن نيت برخوردار نباشد ، عواقبي در پي نخواهد داشت و مرتكب تهمت نشده است.

 

 

 

ماده قانوني جرم افترا ماده 637 قانون مجازات است:

 

 

 

هر كسي ، با استفاده از مقالات چاپي يا مكتوب ، يا درج در روزنامه ها و مجلات ، يا سخنراني در مجامع ، يا به هر طريق ديگر ، صراحتاً به شخصي نسبت مي دهد يا آنها را منتشر مي كند ، كه طبق قانون جرم است و قابل تأييد نيست . ثابت كنيد كه اسناد به جزاي مواردي كه باعث حد شود به جريمه درجه ششم محكوم مي شوند.

 

 

بيشتر بخوانيد: شكايت ساختگي


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲ خرداد ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۰۹:۳۳ توسط:ريحانه موضوع: نظرات (0)

شرايط توافقنامه صلح

شرايط توافقنامه صلح

 

 

 

در صورت صلح يا صلح نامه رعايت شرايط عمومي قراردادها مانند صلاحيت طرفين ضروري است.

 

 

 

به عنوان مثال ، او بايد يك فرد بالغ ، خردمند و بالغ باشد. بنابراين ، اگر شخصي اموال را از پدر خود مصادره كند در حالي كه پدرش از نظر روحي و رواني صلاحيت ندارد ، اين صلح نامه را مي توان باطل اعلام كرد زيرا شرايط عمومي صحت رعايت نشده است.

 

 

 

شرط لازم ديگر مشروعيت جهت است كه در صورت عدم صلح نامه فاقد اعتبار است.

 

 

 

در واقع قرارداد صلح قراردادي است كه بسيار انعطاف پذير است و طرفين مي توانند به راحتي شرايط و ضوابط خود را بر اساس اين قرارداد تنظيم كنند.

 

 

 

پيمان صلح ممكن است بصورت رايگان يا رايگان باشد.

 

 

 

به عنوان مثال ، اگر كسي اتومبيل خود را براي صلح به پسرش بدهد ، اين قرارداد به صورت رايگان لازم است ، يعني قابل فسخ و فسخ نيست و در آينده ، ساير وراث نمي توانند حق آن را مطالبه كنند.

 

 

 

اعتبار نامه صلح پس از مرگ

 

 

 

گفتيم صلح يك قرارداد ضروري است ، يك قرارداد لازم براي يك قرارداد قانوني است.

 

 

 

عقد لازم عقدي است كه قابل فسخ نباشد ، يعني الزام طرفين به آن ضروري است و حتي اگر يكي از طرفين قرارداد فوت كرده باشد ، عقد همچنان معتبر است.

 

 

 

بنابراين ، اگر شخصي پس از مرگش به دليل لزوم عقد ، يكي از اموال خود ، مثلاً خانه ، مغازه ، ماشين يا زمين خود را به يكي از فرزندان خود بدهد ، خواه در ازاي آن چيزي دريافت كند يا نه ، آن مال متعلق به آن شخص خواهد بود ، و همانطور كه گفتيم ، هيچ وارثي حق آن را ندارد.

 

 

 

برعكس ، در عقود مجاز يكي از طرفين قرارداد مذكور با فوت يا ناتواني ابطال مي شود و ديگر قابل استناد نيست و معتبر نيست.

 

 

 

انواع صلح نامه ها

 

 

 

صلح گاهي به صورت قرارداد است ، گويي كه آنها به جاي تعهد نامه صلح را امضا مي كنند و گاهي صلح نامه در مقام اختلاف است.

 

 

 

به عنوان مثال ، دو نفر اختلاف خود را با صبح خاتمه مي دهند و مصالحه مي كنند.

 

 

 

در هر صورت ، پيمان صلح در هر مورد معتبر است و پس از مرگ نيز پابرجا خواهد بود.

 

 

 

صلح نامه اموال پس از مرگ

 

 

 

همانطور كه گفتيم ، صلح نامه پس از مرگ اعتبار خود را دارد ، اما مال صلح ممكن است هر چيزي باشد ، مانند مالكيت يا ماشين ، و ...

 

 

 

در اين حالت ، وقتي پدري با يكي از فرزندانش صلح كند ، آن مال ديگر بخشي از املاك نخواهد بود.

 

 

 

مورد ديگر اين كه حتي تا يك سوم نيز تابع وصيت نيست ، زيرا وصيت تا يك سوم ، همانطور كه از نامش پيداست ، مربوط به يك وصيت و پس از مرگ است ، در حالي كه پيمان صلح در طول زندگي شخص منعقد مي شود.

 

 

 

اعتبار صلح نامه عادي

 

 

 

صلح نامه ممكن است به روش معمول نوشته شود و به طور رسمي در دفتر ثبت شود.

 

 

 

نكته اين است كه هر دو پرونده معتبر است و مي توان به آنها استناد كرد ، اما اگر پيمان صلح به طور رسمي در دفتر تنظيم شود ، در دادگاه اعتبار بيشتري خواهد داشت و راحت تر است كه فرد بتواند از حق خود با آي تي. زيرا اگر به طور رسمي در دفتر نوشته شود.

 

 

 

از طرف ديگر ، نمي توان افراد را انكار كرد و فقط آنها مي توانند ادعاي جعلي بودن كنند ، اما در اين مورد نيز بايد دليل جعلي بودن را ذكر كنند.

 

 

 

بنابراين ، اگر صلح نامه عادي باشد ، معتبر است و اگر رسمي باشد ، از اعتبار بيشتري برخوردار است.

 

 

 

امكان خاتمه نامه صلح

 

 

 

مطابق ماده 760 ، پيمان صلح ضروري است و جز با اختيار فسخ نمي شود. بنابراين ، در صورت صلح ، مي توان حق فسخ يا خيار را در آن گنجاند ، در اين صورت احتمال فسخ وجود دارد ، يا طرفين مي توانند آن را با اقاله ، يعني با سازش قبل از مرگ اشتباه بگيرند.

 

 

 

بنابراين ، شخصي كه بخشي از دارايي خود را براي فرزندش صلح كرده باشد ، مي تواند با قرار دادن شرط انتخابي ، به خود حق فسخ بدهد.

 

 

 

اگر صلاح بداند آن را به هم بزند.

 

 

بيشتر بخوانيد: توافق نامه صلح


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲ خرداد ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۰۸:۵۰ توسط:ريحانه موضوع: نظرات (0)

بازپرس كيست؟

بازجو كيست؟

 

 

 

بازپرس شخصي است كه وظيفه دارد تحقيقات مقدماتي را درباره جرم در دادسرا انجام دهد. براي درك بهتر ، تعريف تحقيقات مقدماتي لازم است.

 

 

 

 تحقيقات مقدماتي مجموعه اقدامات قانوني است كه توسط بازپرس يا ساير مراجع قضايي انجام مي شود:

 

 

 

حفظ آثار و علائم. جمع آوري شواهد مربوط به جنايت. شناسايي ، يافتن و جلوگيري از فرار يا مخفي شدن متهم.

 

 

 

با توجه به مطالب فوق ، بازپرس مسئول تحقيق موظف است هرگونه دليل و مدركي را كه متهم به بي گناهي يا گناه است ، در بي طرفي كامل جمع آوري و تحقيقات لازم را انجام دهد.

 

 

 

وظايف بازپرس

 

 

 

بازپرس در دادسرا استقلال عمل دارد و دادستان اجازه مداخله در تحقيقات و شرح وظايف بازپرس را نخواهد داشت.

 

 

 

 بازپرس ، به عنوان يك افسر تحقيق ، وظايف زير را دارد:

 

 

 

در ابتدا ، شروع تحقيقات مقدماتي توسط بازپرس منوط به ارجاع دادستان است. اگر بازپرس بر ارتكاب جرم نظارت كند ، بايد تحقيقات را آغاز كرده ، بلافاصله به دادستان اطلاع دهد و در صورت مراجعه از سوي دادستان ، تحقيقات را ادامه دهد. تحقيقات مقدماتي به صورت مخفي انجام مي شود ، مگر اينكه قانون خلاف آن را تعيين كند. براي تعيين كليه افراد حاضر در تحقيقات مقدماتي (كه يكي از آنها بازپرس است) موظف به حفظ اين اسرار هستند و در صورت تخلف به جرم افشاي اسرار حرفه اي محكوم مي شوند. بازپرس بايد كاملا بي طرف باشد و در حدود اختيارات قانوني ، تحقيقات را انجام دهد و شرايطي را كه به نفع يا ضرر متهم است كشف كند. مهم نيست. بازپرس موظف است تحقيقات مقدماتي را به سرعت و به طور مداوم انجام دهد و تعطيلات مانع انجام اين كار نمي شود. بازپرس موظف است اقدامات فوري براي جلوگيري از ناپديد شدن آثار و نشانه هاي جرم و مطالعه و جمع آوري شواهد انجام دهد. وقوع جرم نبايد به تأخير بيفتد. بازپرس بايد شخصاً تحقيقات و اقدامات لازم را براي جمع آوري شواهد مربوط به جرم انجام دهد ، اما مي تواند در جرايم غير قابل توجه (ذكر شده در ماده 302 قانون آيين دادرسي كيفري) ، شاهدان را جستجو ، تحقيق كند و افسران اطلاعات را مطلع كند در مورد جمع آوري اطلاعات و شواهد مربوط به جرم يا هر اقدام قانوني ديگري كه وي براي كشف جرم ضروري بداند ، پس از آموزش هاي لازم به ضابطان قضايي ، در اين صورت ، در صورت ضروري دانستن تكميل آنها ، تحت نظارت ، تصميم بازپرس موظف است در صورت خطر جدي و تهديد سلامت و حيثيت جسماني قرباني ، به اطلاعات شخصي قرباني مانند نام و نام خانوادگي ، آدرس و شماره تلفن دسترسي داشته باشد. اقدامات مناسب را براي جلوگيري از دسترسي به اين اطلاعات انجام دهيد. اين نيز در صلاحديد رئيس دادگاه و با توجه به منافع قرباني در مرحله دادرسي اعمال مي شود. بازپرس بايد هر اقدامي را كه براي كشف حقيقت لازم است انجام دهد ، مانند: مراجعه به كارشناس ، احضار متهم ، صدور دستور تأمين امنيت مناسب ، مانند قرار بازداشت موقت كه قرار مهمي محسوب مي شود.

 

 

 

بازجو منع مي كند

 

 

 

اعمال برخي از اقدامات توسط بازپرس به عنوان مرجع تحقيق ممنوع است ، كه شامل موارد زير است:

 

 

 

بازپرس نمي تواند تحقيقات خود را به بهانه ناشناخته بودن ، پنهان بودن يا دسترسي به متهم متوقف كند. هرگونه پيگرد قانوني يا رسيدگي به جرايم عليه عفت ممنوع است و هيچ كس مجاز به سوال در اين زمينه نيست ، مگر در مواردي كه جرم در انظار عمومي باشد يا شاكي داشته باشد يا خشن يا سازمان يافته باشد ، در اين صورت ، تعقيب و تحقيقات فقط در محدوده شكايت يا شرايط آشكار توسط مقام قضايي انجام مي شود. نوشتن بين خطوط ، نوشتن و تراشيدن كلمات در مقاله هاي بازجويي و تحقيق ممنوع است. اگر يك يا چند كلمه اضافه شود ، بايد روي آن خط نازكي كشيده شود و موضوع توسط محقق و فرد تحقيق كننده ذكر و امضا شود. همچنين اگر يك يا چند كلمه حذف شده و در حاشيه نوشته شده باشد ، افراد مذكور بايد آن را امضا كنند. بازپرس نمي تواند بدون اقدام قانوني عليه پرونده هاي متهم در بازداشت ، به مرخصي ، در يك مأموريت ، با انتقال منتقل شود. وي بايد پيش از اين نسبت به بازداشت شدگان اقدام قانوني كند.

 

 

 

اقدام بازپرس در صورت عدم وجود جرم

 

 

 

اگر اين عمل جرم نباشد و شواهد به دست آمده اين باشد كه متهم مرتكب جرمي نشده است يا شواهد براي اتهام شخص كافي نيست ، در اين صورت بازپرس قرار منع تعقيب صادر مي كند.

 

 

 

حين تحقيق جرم ديگري را كشف كنيد

 

 

 

اگر بازپرس در حين تحقيقات جرم ديگري را كشف كند كه مربوط به جرم اول نيست و بدون شكايت شاكي قابل تعقيب است ، اقدامات لازم را طبق قانون براي حفظ آثار و نشانه هاي جرم و جلوگيري از متهم انجام خواهد داد. از فرار يا پنهان شدن. در همان زمان ، وي به دادستان اطلاع مي دهد و در صورت مراجعه دادستان ، تحقيقات را ادامه مي دهد.

 

 

 

اگر جرم كشف شده يكي از جرايمي باشد كه با شكايت شاكي قابل پيگرد قانوني است ، در صورت امكان توسط دادستان به بزه ديده به طور مقتضي اطلاع داده مي شود.

 

 

 

تفاوت بازپرس و قاضي

 

 

 

همانطور كه گفته شد ، بازپرس در مرحله تحقيقات مقدماتي وظيفه تحقيق در مورد وقوع يا عدم وقوع جرم را دارد. اما رسيدگي به جرم وظيفه قاضي نيست.

 

 

 

بلكه با بررسي تحقيقات انجام شده در دادسرا حكم صادر مي كند. همچنين اين وظيفه قاضي در دادگاه و وظيفه بازپرس در دادسرا است.

 

 

 

تفاوت ديگر قاضي و بازپرس در اين است كه اگرچه وظيفه هردوي آنها به عنوان مرجع قضايي كيفري كشف جرم و جلوگيري از ضايع شدن حقوق مردم است ، اما قاضي داراي مقام قضايي بالاتري نسبت به بازپرس است.

 

 

 

لازم به ذكر است شخصي كه توانايي رأي دادن دارد قاضي است و بازپرس هرگز رأي صادر نمي كند و مجازات را تعيين نمي كند.

 

 

 

 در حقيقت ، بازپرس قرارهاي خاصي را صادر مي كند ، از جمله:

 

 

 

احكام دستگيري ، حكم تعقيب قضايي متهم و غيره ... اما احكام صادره از بازپرس ، با تأييد دادستان ، براي رسيدگي نهايي به دادگاه ارسال مي شود و در نهايت اين قاضي است كه حكم نهايي را در مورد موارد صادر مي‌كند.

 

 

بيشتر بخوانيد: بازپرس


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲ خرداد ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۰۸:۰۷ توسط:ريحانه موضوع: نظرات (0)

كارگر و كارفرما

كارگر و كارفرما چه كساني هستند؟

 

 

 

 طبق قانون كار ، كه منبع اصلي روابط كارگر و كارفرما است:

 

 

 

طبق اين قانون ، كارگر شخصي است كه در اوا براي حق كار از جمله دستمزد ، حقوق ، سود سهام و ساير مزايا به درخواست كارفرما در هر ظرفيتي كار مي كند.

 

 

 

كارفرما شخص حقيقي يا حقوقي است كه درخواست مي كند و از طرف او در مزاياي كار مي كند.

 

 

 

مد و مقاومت و كاملاً كلي مسئول كارگاه فروشگاهي ، نماينده كارفرما هستند و تمام تعهداتي كه نمايندگان مذكور نسبت به كارگر براي داشتن آنها ، كارفرما است.

 

 

 

اگر نماينده كارفرما تعهدي خارج از اختيارات خود را انجام دهيد و كارفرما آن را نپذيرد ، در مقابل كارفرما ضامن است.

 

 

 

همچنين در تعريف كارگاه بيان شده است كه:

 

 

 

كارگاه محلي است كه كارگر بنا دارد درخواست كارفرما يا نماينده وي را در آن كار كند ، مانند صنعتي ، كشاورزي ، معدن ، ساخت و ساز ، حمل و نقل ، مسافر ، خدمات ، تجارت ، توليد ، اما همه موارد عمومي از اين دست.

 

 

 

ويژگي هاي قرارداد كار

 

 

 

انعقاد قرارداد براي هر يك از طرفين بسيار مهم و ضروري را ايفا خواهد كرد كه اين نقش را در صورت اعمال بين كارگر و كارفرما اعمال خواهد كرد.

 

 

 

استفاده از چنين شرايطي بايد انجام شود در صورت نظر گرفتن مهمترين آنها در اين قسمت ذكر خواهد شد.

 

 

 

جدا از شرايط لازم براي اعمال هر قانون مندرج در قانون مدني (قصد و رضايت طرفين ، صلاحيت ها و غيره) مطابق با قانون كار ، اگر لازم باشد براي اجراي قانون كار و كارفرما نيز بايد در نظر گرفته شود. .

 

 

 

من بايد توجه داشته باشم كه شفاهي بين طرفين منظره قانون نيز معتبر است و با شهادت و حقوق حفاظت شده توسط كارفرما ، تنظيم و رابطه كار و كارفرما قابل اثبات است.

 

 

 

اما مهمترين ويژگي قرارداد كار مشروعيت در قرارداد ، خاص بودن موضوع مقررات و عدم منع قانوني و شرعي طرفين در تصرف در اموال يا انجام كار در مورد نظر كه مورد تأكيد قرار گرفته است. در قانون كار

 

 

 

در همچنين در مجوز كار گنجانده شده است:

 

 

 

مشخصات طرفين ، نوع كار يا حرفه يا وظيفه اي كه بايد توسط كارگر انجام شود. حقوق و دستمزد پايه و دستمزد ، ساعات كار ، تعطيلات و مرخصي ها ؛ محل كار ؛ تاريخ انعقاد قرارداد مدت زمان قرارداد اگر اگر براي يك دوره خاص در نظر گرفته شده باشد ، بايد شرايط و نحوه قراردادن و ساير مواردي را كه به عنوان عرف شغل يا مكان مورد نياز است ، ذكر شود.

 

 

 

 

 

تعهدات كارگر و كارفرما در قبال ممكن است

 

 

 

پس از انعقاد قرارداد ، تعهدات مختلف قانون و قرارداد براي كارگر و كارفرما بوجود مي آيد.

 

 

 

گر كارگر طبق قرارداد متعهد مي شود كه:

 

 

 

در طول مدت قرارداد ، هميشه كار و موضوع آن را مطابق با شرايط مندرج در قرارداد ، دستورالعمل ها و خواسته هاي كارفرماي خود انجام دهيد. مهم مهم ديگر بحث كارگر انضباط در محل كار است.

 

 

 

در اين رابطه بايد توجه داشت كه كارگر بايد در ساعت مقرر در حضور داشته باشد و همچنين محل كار را كند كند و هميشه رفتار و رفتار خوبي را با كارفرما و ساير كارگران داشته باشد.

 

 

 

از طرف ديگر ، كارفرما متعهد مي شود از كارگران انتظار داشته باشد كه مطابق قرارداد و كارگران ساخت كارگران ، حقوق و دستمزد كارگران را در صورت استفاده در صورت استفاده و موارد ديگر مانند استعلاج خاص ، زايمان خاص و در صورت تمركز در مدت زمان طولاني . در نظر گرفتن.

 

 

 

همچنين يكي ديگر از الزامات كارفرما مطابق با قانون كار ؛ بيمه همه تحت امر وي و تأمين و تكميل محل كار به منظور رعايت اصول ايمني و امنيت است.

 

 

بيشتر بخوانيد: كارگر و كارفرما


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲ خرداد ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۰۷:۲۴ توسط:ريحانه موضوع: نظرات (0)

تعريف وكيل بين المللي

تعريف وكيل بين المللي چيست؟

 

 

 

طبق قوانين هر كشور ؛ در كليه موارد حقوقي ، وكلا فرصت مشاوره دارند. (برخلاف استراليا ، ايالات متحده ، انگلستان و انگلستان كه در امر وكالت تخصص دارند) در جمهوري اسلامي ايران وكلا حق پذيرش كليه پرونده ها را دارند اما وكلايي كه در زمينه حقوق بين الملل ، تجارت بين المللي و امكان بالقوه بيشتري دارد. براي پرونده هاي بين المللي.

 

 

 

وكيل بين المللي شخصي است كه هنگام برخورد با مسائلي مانند روابط بين الملل افراد ، دولت ها و سازمان هاي بين المللي با يكديگر و همچنين شركت هاي فراملي و گروه هاي اقليت با قوانين و اصول بين المللي آشنا باشد.

 

 

 

يكي از مهمترين موضوعات در زمينه وكالت بين المللي اين است كه صلاحيت قانون و دادگاه براي ارائه مشاوره حقوقي است.

 

 

 

يك وكيل بين الملل با آگاهي از قوانين و مقررات بين المللي مي كوشد تا از طريق دادخواست و دفاع از حقوق خود دفاع كند.

 

 

 

به عنوان مثال ، من ساده سازي پرونده به دليل آگاهي وكيل بين الملل از قانون ، داوري بين المللي و همچنين اصول حاكم بر قراردادها ، به شهروندان و سازمان هاي ديگر كمك مي كند تا براي تحقق حقوق دفاع و طرح دعوي كنند.

 

 

 

آنها مسئوليت خطيري دارند ، زيرا در صورت سهل انگاري و اشتباه وكيل بين الملل ، مشتري آنها متحمل خسارات زيادي مي شود.

 

 

 

 برخي از پرونده هايي كه يك وكيل بين المللي رسيدگي مي كند عبارتند از:

 

 

 

اختلافات بر سر قراردادها و بين بازرگانان كشورها.

 

 

 

دعاوي حقوقي ايرانيان مقيم خارج از كشور درمورد مهاجرت ، موضوع ممنوعيت ايرانيان مقيم خارج از كشور ، طلاق ، حضانت فرزند عادي ، مهريه و 2 مورد (دعاوي خانوادگي بين المللي) ايرانيان خارج از كشور.

 

 

 

صلاحيت سرزميني و وكيل بين المللي

 

 

 

كليه ساكنان ايران (اتباع خارجي ، داخلي) براساس صلاحيت سرزميني تابع قوانين و مقررات ايران هستند ، مگر اينكه اشخاص خاصي مستثني شوند.

 

 

 

آنها در امور مربوط به احوال شخصيه به يك وكيل بين الملل احتياج دارند (مجموعه اي از ويژگيهايي كه شخص با آن حق دارد ، كه قابل تقويم و مبادله پول نيست ، مانند مدارك ، وصيت نامه ، ارث).

 

 

 

بررسي قراردادها و توافق نامه هاي منعقد شده در ايران

 

 

 

در مورد اموالي كه غير منقول باشد (اموالي كه از مكاني به مكان ديگر قابل انتقال نيست و انتقال موجب آسيب به محل و خود ملك مي شود) و در ايران واقع شده است ؛ ايرانيان مقيم خارج مي توانند از يك وكيل محلي كمك بگيرند و خارجياني كه در داخل ايران املاك و مستغلات دارند مي توانند براي رسيدگي به ادعاها از وكيل ايراني راهنمايي و كمك بگيرند.

 

 

 

در مورد قراردادها و توافق نامه ها بايد توجه داشت كه در محلي كه قرارداد منعقد شده است ، پردازش مي شود. با كمك وكلاي ايراني كه از قراردادها و توافق نامه ها و قوانين حاكم بر آنها آگاه هستند ، مي توانيد در اسرع وقت حقوق خود را بدست آوريد.

 

 

 

 

 

ارتكاب جرم در خارج از خاك ايران و وكيل بين المللي

 

 

 

شخصي اگر شخصي (ايراني يا غير ايراني) يكي از جنايات زير را در خارج از قلمرو حاكميت ايران مرتكب شود ، طبق قوانين و مقررات جمهوري اسلامي مورد تحقيق و مجازات قرار مي گيرد:

 

 

 

جرائمي مانند اقدام عليه امنيت داخلي يا خارجي ، اقدام عليه نظام ، جعل مهر ، امضا ، حكم ، فرمان يا امضاي رهبر معظم انقلاب يا استفاده از آن. جعل آرا مراجع قضايي و ساير موارد ذكر شده در ماده 5 قانون مجازات اسلامي.

 

 

 

با توجه به معيارها و عواملي كه در بالا ذكر شد ، لازم است افراد از يك وكيل بين المللي كمك بگيرند تا حقوق خود را با سهولت و سرعت بيشتري كسب كنند.

 

 

بيشتر بخوانيد: وكيل بين المللي


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲ خرداد ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۰۶:۳۴ توسط:ريحانه موضوع: نظرات (0)

شرايط شكايت از كارفرما

شرايط شكايت از كارفرما

 

 

 

پس از بيان وظايف كارگر و كارفرما در قبال وجود دارد ، موضوعي كه كاملاً از جامعه جامعه با آن روبرو وجود دارد ، موضوع عدم پايبندي كارفرما براي ساخت و تعهدات آن در قبال كارگر است.

 

 

 

در اين زمينه بايد توجه داشته باشد كه ؛ بر اساس قانون كار ، كارگر مي تواند از كارفرماي خود تحت شرايط شكايت كند.

 

 

 

اين موارد عبارتند از:

 

 

 

اخراج كارگر توسط كارفرما ؛ يكي از رايج ترين اختلافات بين كارگر و كارفرما مربوط به اخراج كارگر است.

 

 

 

ماده 27 قانون كار پيش بيني كرده است كه:

 

 

 

اگر كارگر پس از اخطارهاي كتبي نتواند وظيفه خود را انجام دهد يا مقررات انضباطي كارگاه را نقض كند ، كارفرما حق دارد كه ادعا كند و حقوق معوقه حقوق يك ماه خود را داشته باشد ، نظر شوراي اسلامي كار را اعلام كند. حقوق آخرين كارگر به عنوان "حق سال" به او بپردازيد و قرارداد كار را فسخ كنيد.

 

 

 

اگر ، اگر كارفرما كارگر را بدون دليل معتبر خاتمه و از كار اخراج كند ، كارگر مي تواند از كارفرماي خود در اين مورد شكايت كند.

 

 

 

عدم پرداخت حقوق ، بيمه ، سنوات توسط كارفرما ؛ همانطور كه گفته شد ، يكي از مهمترين وظايف كارفرمايان در قبال كارگران پرداخت حقوق و بيمه آنها در حين استغناع است.

 

 

 

حال اگر كارفرما از اين كار امتناع ورزد ، كارگر مي تواند معوقه معوقه خود يا تعهد كارفرما در مورد بيمه را از نظر قانوني بخواهد.

 

 

 

كارگران الزام به حضور و كار در روزهاي تعطيل و خارج از ساعت كار

 

 

 

طبق قانون كار ، ميزان فعاليت و اشتغال كارگران در هفته بايد حداكثر 44 ساعت باشد.

 

 

 

اگر كارفرما كارگران خود را ملزم حضور و كار در روزهاي تعطيل يا خارج از ساعت كاري بدون توافق با كارگران خود و پرداخت اضافي كار كند ، اين موضوع هر يك از كارگران قابل پيگيري و شكايت است.

 

 

 

صدمات وارده به كارگر هنگام انجام كار و انجام وظيفه

 

 

 

طبق قانون تأمين اجتماعي ، در صورت بروز حادثه ، كارفرما موظف است كه براي جلوگيري از وخيم شدن اوضاع انجام مي شود.

 

 

 

جدا از اين موضوع و مطابق با قانون كار ، اگر كارفرما لازم باشد و پيشگيرانه اي را براي ايمني و حمايت از كارگران انجام ندهم ، هم به جرم كيفري و هم با قانون مدني و جبران خسارت ادامه خواهد يافت.

 

 

 

نحوه شكايت از كارفرما

 

 

 

در صورت تحقق هر يك از موارد فوق ، كارگر بايد با تمام اسناد و مدارك اثبات ادعاي خود را به اداره كار مراجعه كنيد و درخواست خود را در فرم هاي خاص تكميل شده و نامه سازش را انجام مي شود.

 

 

 

يك نسخه از نامه مصالحه براي كارفرما ارسال مي شود و جلسه آشتي بين طرفين برگزار مي شود كه دو هفته ديگر ادامه مي يابد.

 

 

 

در صورت عدم دستيابي به مصالحه و يا عدم حضور كارفرما در جلسه آشتي ، موضوع شكايت كارگر از كارفرما به هيئت مديره هيئت مديره ارجاع مي شود و از طرف دعوت مي شود تا با موضوع ابلاغيه مورد بررسي قرار گيرد.

 

 

 

هيئت شما پس از بررسي موضوع و اظهار كارگر و كارفرما ، تصور مي كنيد كه اگر اعتراض احتمالي در هيئت حل اختلاف وجود دارد ، صادر مي شود.

 

 

بيشتر بخوانيد: كارگر و كارفرما


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲ خرداد ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۰۵:۴۷ توسط:ريحانه موضوع: نظرات (0)

نقص اراده در قوانين ايران

نقص اراده در قوانين ايران

 

 

 

درست تر اين است كه بگوييم اكراه يكي از عيب هاي رضا است و اشتباه نيز يكي از عيب هاي اراده است.

 

 

 

اما اين دو معمولاً در بحثي تحت عنوان نقص اراده بررسي مي شوند.

 

 

 

 در تعريف علمي بايد گفت كه:

 

 

 

اراده آگاهانه به اشتباه تحقق نيافته است.

 

 

 

يعني شخصي ندانسته وارد معامله اي مي شود كه از يكي از اركان آن بي اطلاع است و از آن بي اطلاع است.

 

 

 

به عنوان مثال ، شخصي مي خواهد قرارداد بيع منعقد كند ، در حالي كه منظور طرف مقابل قرارداد هديه است.

 

 

 

در اكراه ، اراده آزادانه تحقق نمي يابد.

 

 

 

به عبارت ديگر ، فرد آزادي تصميم گيري و انعقاد معامله را نداشت و شخصي با اكراه او را تهديد مي كرد.

 

 

 

عدم تطابق وصيت نامه ها

 

 

 

براي اينكه عقد به درستي منعقد شود و آثار خود را به همراه داشته باشد ، اراده هاي طرفين بايد مطابقت داشته باشد ، به عبارت ديگر ، هر آنچه طرف مقابل بخواهد همان چيزي است كه طرف مقابل خواسته است.

 

 

 

عدم رعايت وصيت نامه در برخي موارد موجب بطلان قرارداد مي شود.

 

 

 

نوع قرارداد اشتباه است

 

 

 

به عنوان مثال ، يك شخص ماهيت يك عيد را در نظر مي گيرد و طرف ديگر ماهيت ازدواج ديگر را به گونه اي در نظر مي گيرد كه الف قصد دارد هديه اي منعقد كند ، اما طرف ديگر با فرض بيع ، اراده خود را ابراز مي كند.

 

 

 

در اينجا به دليل عدم تطابق وصيت نامه ، قرارداد باطل است.

 

 

 

از نظر ماهيت موضوع قرارداد اشتباه است

 

 

 

ديگر در حالت ديگر ، اگر هر يك از طرفين معامله قصد مال يا عملي را داشته باشد در حالي كه طرف ديگر مال يا عمل ديگري را در نظر مي گيرد.

 

 

 

به عنوان مثال ، شخصي در يك مكان خاص چندين قطعه زمين دارد و مي خواهد قطعه شماره 1 را بفروشد ، اما طرف ديگر با اين قصد كه قطعه شماره 2 معامله باشد ، قبول مي كند. در اينجا قرارداد فاقد اعتبار است زيرا وصيت نامه ها مطابق با يكديگر هستند. ندارد.

 

 

 

در موارد ديگر ، مانند اشتباه در توصيف اساسي موضوع معامله ، اين اشتباه باعث بطلان قرارداد نيز مي شود.

 

 

 

به عنوان مثال ، شخصي انگشتر را مانند طلا خريداري مي كند ، اما بعد معلوم مي شود كه انگشتر تقلبي بوده است ، در اينجا قرارداد باطل است.

 

 

 

اشتباه در شخصيت طرفين در موردي كه شخصيت شخص علت اصلي قرارداد است نيز موجب بطلان قرارداد است. در قراردادهاي رايگان مبتني بر خيرخواهي و ازدواج ، شخصيت اصلي ترين دليل قرارداد است و در صورت بروز اشتباه ، قرارداد باطل است.

 

 

 

به عنوان مثال ، يك دختر دوقلو در يك خانواده وجود دارد و پسر پس از ديدن يكي از آنها به خواستگاري يكي از آنها مي رود ، اما خانواده دختر ديگري را ارائه مي دهد. سرانجام پسر به اشتباه مي رود و با او ازدواج مي كند. نامعتبر است

 

 

 

در مقدار آن اشتباه است ، مانند اينكه شخصي به دليل اشتباه كاري را انجام دهد ، مثلاً وارث ، فكر كند كه موصي كمتر از يك سوم املاك است ، آن را موصي مي نامد ، اما بعد معلوم مي شود كه در محاسبات خود اشتباه كرده و بيش از اين است. بنابراين ، چون او اشتباه كرده است ، عمل او باطل است.

 

 

 

اشتباه است اما در بعضي موارد حق فسخ را ايجاد مي كند و در موارد ديگر تاثيري در قرارداد ندارد.

 

 

 

به عنوان مثال ، اشتباه در قيمت يا ارزش معامله گزينه تقلبي را ايجاد مي كند.

 

 

 

در مقابل ، اشتباهات در انگيزه فرد در معامله بي تأثير است.

 

 

 

با اكراه

 

 

 

اكراه شرط ديگري است كه موجب نقص در اراده مي شود و از تصميم گيري آزادانه فرد در انعقاد قرارداد جلوگيري مي كند. زيرا انعقاد قرارداد به دليل فشارهاي خارجي و تهديدهاي شخص ديگري است.

 

 

 

در اكراه ، دو قسمت بايد در نظر گرفته شود. گاهي اكراه جنبه اجباري به خود مي گيرد و شخص اصلاً قصد خود را براي عقد قرارداد از دست مي دهد. در اينجا ، قرارداد باطل است.

 

 

 

به عنوان مثال ، A با سلاح B را مجبور به امضاي سند كتبي مي كند. در اينجا ، قرارداد باطل است.

 

 

 

اما در صورت عدم تمايل معنوي است و چندان شديد نيست و رضايت طرف را مخدوش مي كند.

 

 

 

به عنوان مثال ، الف B را تهديد مي كند كه اگر خانه خود را به قيمت مشخصي نفروشد ، به خانواده اش آسيب مي رساند. در اينجا ، قرارداد بي اثر است و تعهد قرارداد با تأييد يا رد تعيين مي شود.

 

 

 

شرايط تحقق اكراه

 

 

 

براي تحقق بي ميلي ، ايجاد شرايط لازم است:

 

 

 

فشار و تهديد وجود دارد و باعث ترس در فرد مي شود ، بنابراين فقط ترس بدون تهديد باعث بي ميلي نمي شود. فرقي نمي كند كه اكراه از طرف خود معامله باشد يا از طرف شخص ثالث. ممكن است نسبت به بستگان وي تهديد شود. تهديدها ممكن است به اموال ، زندگي ، اعتبار شخص يا بستگان وي منجر شود. اين اكراه بايد نامشروع باشد و اكراه مشروع از نظر حقوقي اشتباه نيست.

 

 

بيشتر بخوانيد: نقص اراده در قوانين ايران


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲ خرداد ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۰۴:۴۵ توسط:ريحانه موضوع: نظرات (0)

روند قانوني تغيير جنسيت

روند قانوني تغيير جنسيت در ايران

 

احكام و شرايط تغيير جنسيت در ايران

 

 

 

نگاه عجيب به اين افراد ، برچسب گذاري آنها به عنوان افراد فاسد و منحرف ، مسخره كردن اطرافيان و رد شدن ، همه آنها را دچار ناراحتي رواني مي كند. پذيرش اين تغييرات مستلزم حمايت و كمك جامعه و همچنين تلاش افراد و اطرافيان وي است. با در نظر گرفتن اين نكته ، براي جلوگيري از اين مشكلات احتمالي ، تغيير جنسيت بايد تحت اختيار نهادي معتبر و قانوني مانند دادگاه انجام شود.

 

 

 

بنابراين دادخواست تغيير جنسيت ابتدا بايد به دادگاه ارائه شود. پس از آن ، طبق نظرات كارشناس پزشكي ، حكم در دادگاه خانواده صادر مي شود. بر اساس بند 18 ماده 4 قانون حمايت از خانواده ، تغيير دو جنسيت در ايران وجود دارد:

 

 

 

روش اول:

 

مراجعه به روانپزشك معتبر ؛

 

گذراندن دوره روان درماني ؛

 

دريافت تاييديه تراجنسيتي از روانپزشك ؛

 

انجام آزمايشهاي مختلف براي شناسايي بيماريهاي احتمالي (مانند اختلالات هورموني يا كروموزومي) ؛

 

ارائه دادخواست تغيير جنسيت در دادگاه ؛

 

ارجاع به پزشكي قانوني و تأييد مدارك پزشكي ؛

 

از قاضي مربوط مجوز تغيير جنسيت بگيريد.

 

روش دوم:

 

ارائه دادخواست تغيير جنسيت در دادگاه خانواده از طرف دفتر ثبت محل صدور شناسنامه ؛

 

مراجعه به پزشكي قانوني ؛

 

آشنايي با روانپزشك معتبر و گذراندن دوره روان درماني ؛

 

انجام آزمايشهاي مختلف براي شناسايي بيماريهاي احتمالي (مانند اختلالات هورموني يا كروموزومي) ؛

 

دريافت گواهينامه روانپزشكي ، پزشكي قانوني و پزشكي قانوني ؛

 

اجازه تغيير جنسيت و تغيير نام در شناسنامه قاضي مربوطه را بگيريد.

 

مدارك مورد نياز براي ارائه درخواست تغيير جنسيت

 

گواهي پزشك معالج ؛

 

شناسنامه و كارت ملي متقاضي ؛

 

ترتيب دهيد و درخواست تغيير جنسيت را به دادگاه ارائه دهيد.

 

تغيير جنسيت در ايران از منظر فقهي

 

از نظر حقوقدانان ، سه نوع نظريه براي تغيير جنسيت وجود دارد:

 

 

 

ممنوعيت مطلق: طرفداران اين نظريه معتقدند از آنجا كه او خالق اعضاي خداست ، نبايد در كار او دخالت كرد. به گفته آنها ، اين تغيير جنسيت منطقي نيست.

 

مشروعيت مطلق: طرفداران اين نظريه معتقدند هر چيزي كه مغاير آيات و روايات قرآن نباشد مشروع است. بدن انسان مانند دارايي انسان است. مي توان آن را تصاحب كرد ؛ زيرا تغيير جنسيت تغيير انسانيت نيست ، بلكه فقط ويژگي ها و احساسات انساني است.

 

مشروعيت مشروط: اين نظريه توسط اكثر كشورها پذيرفته شده است. طبق اين نظريه ، افرادي كه مشكلات جنسي دارند ، با تشخيص پزشك ، مي توانند تحت عمل جراحي تغيير جنسيت قرار بگيرند. با اين حال ، اين براي افراد سالم مجاز نيست. پزشكان و روانشناسان نيز بايد هورمون ها و هويت فردي افراد را بررسي كنند تا نياز آنها به تغيير جنسيت تأييد شود.

 

مقررات قانوني پس از تغيير جنسيت در ايران

 

انواع و شرايط تغيير جنسيت در ايران

 

 

 

1. تأثير تغيير جنسيت بر ازدواج

 

اگر رابطه جنسي بعد از ازدواج صورت نگرفته باشد ، ازدواج به دليل همجنس گرايي طرفين باطل است و مهريه به زن تعلق نمي گيرد. اگر رابطه جنسي رخ داده باشد ، ازدواج باطل است زيرا اين زوج همجنسگرا هستند. اما شوهر بايد مهريه را به همسر تراجنسي خود بپردازد.

 

اگر هر دو زوج جنسيت خود را تغيير دهند ، بهتر است به دليل توافق و تعهدات در طول ازدواج ، ازدواج مجدد ناميده شود. آنها همچنين مي توانند طلاق بگيرند و با شخص ديگري ازدواج كنند.

 

در تمام موارد فوق ، نفقه به زن تراجنسيتي تعلق نمي گيرد.

 

۲ تأثير تغيير جنسيت بر حضانت كودكان

 

در صورت تغيير جنسيت در صورت صدمه به حضانت فرزند ، سرپرستي او لغو مي شود. با اين حال ، حضانت او همچنان باقي است. در غير اين صورت ، پدر حتي با تغيير جنسيت ، سرپرست كودك خواهد بود و تا پايان عمر با وجود زن بودن ، نقش پدر و سرپرست كودك را ايفا مي كند. با اين حال ، تغيير پدر به همسر نمي تواند مانع از پرداخت نفقه فرزندان شود. در صورت محروميت از سرپرستي از پدر ، سرپرستي به مادر واگذار نمي شود. مسئوليت سرپرستي اين كودكان معمولاً بر عهده پدربزرگ پدري و در غياب او ، حاكم شهر است.

 

اگر مادري جنسيت خود را تغيير دهد ، كودك نمي شود و تا آخر عمر نقش مادر را ايفا مي كند. از سوي ديگر ، حضانت كودك تا 7 سالگي با مادر است و حتي اگر مادر در اين 7 سال تغيير جنسيت دهد ، حضانت كودك همچنان در دوران قانوني با او است. اما در صورت ازدواج مجدد ، حضانت كودك از او سلب مي شود و به پدر يا جد پدري واگذار مي شود.

 

3. تأثير تغيير جنسيت بر وراثت

 

اگر فرزندان در طول زندگي والدين خود جنسيت خود را تغيير دهند ، با توجه به جنسيت جديد ارث مي برند. در غير اين صورت ، اگر هنگام مرگ والدين ، ​​جنسيت خود را تغيير دهند ، با توجه به جنسيت قبلي خود ارث مي برند.

 

در هر صورت ، پس از مرگ فرزندان ، والدين با بسته شدن نطفه نوزاد بر اساس جنسيت آنها ارث مي برند.

 

4. تأثير تغيير جنسيت بر ديه و مجازات قصاص

 

باج اين افراد با توجه به جنسيت جديد محاسبه مي شود. در صورت ارتكاب جرم ، مجازات قصاص بر اساس جنسيت در زمان ارتكاب جرم است.

 

5. تأثير تغيير جنسيت بر برخي

 

اگر زن تغيير جنسيت بدهد و مرد شود ، ديگر نيازي به عقب نشيني ندارد. به طور كلي ، زوج هاي تراجنسيتي معاف هستند.

 

6. تأثير تغيير جنسيت بر قراردادها

 

اگر جنسيت بر قرارداد تأثير بگذارد ، تغيير جنسيت قرارداد را باطل مي كند. در غير اين صورت ، اگر جنسيت مهم نباشد ، قرارداد ادامه مي يابد.

 

خدمت سربازي و اشتغال پس از تغيير جنسيت

 

افراد ترنس از خدمت سربازي معاف هستند. افرادي كه وضعيت آنها مشخص نيست نيز 6 ماه معافيت موقت خواهند داشت. در طول اين 6 ماه ، آنها از زواياي مختلف مورد بررسي قرار مي گيرند و شوراي پزشكي در مورد معافيت آنها تصميم گيري مي كند. اين افراد هيچ محدوديت يا ممنوعيتي براي اشتغال ندارند.

 

 

بيشتر بخوانيد: روند قانوني تغيير جنسيت در ايران


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲ خرداد ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۰۳:۵۱ توسط:ريحانه موضوع: نظرات (0)

تغيير جنسيت در ايران

تغيير جنسيت در ايران امري مرسوم است كه امام خميني (ره) در سال ۱۳۶۱ طي فتوايي آن را آزاد و مشروع اعلام كرد. انسان‌ها روحيات، اخلاقيات، گرايشات و تمايلات مختلفي دارند كه از بدو تولد و با شناخت خود متوجه آنها مي‌شوند. بعضي از افراد نيز به دليل ويژگي‌‌هاي ژنتيكي احساس مي‌كنند جسمشان با روحيات و اخلاقياتشان متفاوت است و در كالبد اشتباهي به دنيا آمده‌اند. اين افراد، بعد از آگاهي از تفاوت و اختلاف‌هاي جسم و روحشان، سعي مي‌كنند جنسيت و هويتشان را تغيير دهند تا به هماهنگي برسند و بتوانند زندگي بهتري داشته باشند. با شرايط تغيير جنسيت در ايران آشنا شويد.

 

 

 

چالش‌ها و شرايط تغيير جنسيت در ايران

 

هويت مهم‌ترين بُعد وجودي هر انسان است. تغيير اين بُعد باعث تحول كلي زندگي شخص مي‌شود. زندگي افراد ترنس، قبل و بعد از عمل تغيير جنسيت، با چالش‌هاي زيادي همراه است. اين مشكلات با داشتن خانواده و بافت سنتي بيشتر نيز مي‌شود. پذيرش هويت جديد نيز گاهي براي خود و اطرافيان چالش‌برانگيز است. شناسنامه، سهم ارث، حقوق فرد در جامعه، قراردادها، و خيلي چيزهاي ديگر كه شخص از بدو تولد با هويت قبلي خود با آنها سروكار داشته در اين تغيير جنسيت عوض مي‌شوند.

 

 

 

انواع اختلالات هويت جنسي

 

۱. خنثي مشكل يا خنثي بدني/ دوجنسي

 

اين افراد كساني‌اند كه در بدنشان علائم جنسيتي مذكر و مؤنث باهم وجود دارد. تغيير جنسيت اين افراد حتما صورت مي‌پذيرد و يكي از علائم مؤنث و مذكر برداشته مي‌شود. در اين صورت، آنها مي‌توانند به‌راحتي به زندگي خود ادامه دهند.

 

 

 

۲. خنثي غيرمشكل يا خنثي رواني/ تراجنسي يا ترنسكشوال

 

 

 

اين افراد به‌لحاظ روحي و رواني از جنسيت خود راضي نيستند و دوست دارند با تغيير هورمون و عمل جراحي، در جسمي ديگر به زندگي خود ادامه دهند. علائم اين افراد شامل افسردگي، آشفتگي، اضطراب، ضعف رواني، خودبيمارانگاري و اختلال دستگاه عصبي است.

 

 

 

علت بروز اين مشكل نيز علاوه بر بيماري‌هاي ژنتيكي و هورموني، گاهي مواردي مثل بيماري‌هاي رواني، اثرات دارويي، شيمي‌درماني، ضربه‌مغزي در كودكي، پرخاشگري، و نارضايتي والدين از جنسيت فرزندان خود است. افراد ترنس بيمار محسوب مي‌شوند و در صورت تغييرندادن جنسيت، اين بيماري اثرات مخرب زيادي در زندگي آنها خواهد داشت. اين اثرات مخرب عبارت‌اند از:

 

 

 

برقرارنكردن روابط گرم با اعضاي خانواده و ديگران؛

 

نداشتن اعتمادبه‌نفس و مضطرب‌بودن به‌علت نشناختن هويت جنسي خود؛

 

بيماري، طردشدگي، گوشه‌نشيني، پرخاشگري در اجتماع به‌علت داشتن احساسات و رفتارهاي متفاوت با جنسيت خودشان.

 

انواع تغيير جنسيت

 

قوانين و شرايط تغيير جنسيت در ايران

 

 

 

۱. تغيير جنسيت مرد به زن

 

عمل تغيير جنسيت مرد به زن شامل موارد زير است:

 

 

 

كاشت سينه؛

 

حذف مو با ليزر؛

 

برداشت بيضه‌ها؛

 

تراشيدن و كوچك‌تركردن سيبك گلو؛

 

جراحي غير مجاز مي باشد تناسلي به واژن با برگرداندن پوست غير مجاز مي باشد تناسلي؛

 

تغييرات هورمون‌ها به‌سمت زنانگي (مانند كاهش موهاي بدن، بزرگ‌شدن سينه، توزيع چربي بدن به باسن و سينه؛

 

زنانه‌كردن و جراحي صورت (جراحي بيني، بالاكشيدن ابروها، كوچك‌كردن استخوان فك، كاهش اندازه چانه، برجسته‌‌كردن گونه‌ها، بالاكشيدن لب‌ها، كوچك‌كردن غضروف تيروئيد، و…).

 

۲. تغيير جنسيت زن به مرد

 

عمل تغيير جنسيت زن به مرد شامل موارد زير است:

 

 

 

برداشت سينه و بافت آن؛

 

برداشت دستگاه توليد مثل زنانه، رحم و تخمدان؛

 

ساخت غير مجاز مي باشد تناسلي مردانه با پوست مناطق ديگر بدن يا ديواره روده؛

 

تغيير هورمون‌ها به‌سمت مردانگي (مانند كلفتي صدا، رشد موهاي صورت، رشد عضلات، جلوگيري از پريودشدن).

 

قوانين و شرايط تغيير جنسيت در ايران

 

مرداني كه اضافه‌وزن زيادي دارند مناسب تغيير جنسيت نيستند.

 

آنها بايد ثابت كنند تمايلات جنسي آنها طولاني و درازمدت است و هوسي كوتاه‌مدت و گذرا نيست.

 

مجوز تغيير جنسيت را فقط دادگاه صادر مي‌كند. براي دريافت سريع‌تر اين مجوز از دادگاهِ خانواده مي‌توان به وكيل مراجعه كرد.

 

افرادي كه قصد تغيير جنسيت دارند، بايد بالاي ۱۸ سال داشته باشند و به بلوغ رسيده باشند تا شناخت بهتري از تمايلات جنسي، رواني و شناخت بدن خود داشته باشد.

 

بايد بيماري افراد و وجود شرايط دوجنسيتي واقعي و قطعي باشد. براي تشخيص و اطمينان از وجود تضاد بين جسم و روح، تأييد حداقل ۲ روان‌پزشك معتبر موردنياز است.

 

بيمار بايد واقع‌بين باشد و به عوارض و پيامدهاي عمل آگاهي داشته باشد. او بايد بداند اين مراحل بازگشت‌ناپذيرند و در صورت پشيماني، شانسي براي برگشت نيست.

 

تغيير جنسيت بايد كامل صورت گيرد تا وضع روحي و جسماني بيمار نسبت به قبل بهتر شود. تغيير جنسيت در صورتي تأييد مي‌شود كه روان‌پزشك به تغيير مثبت روحيه و جسم بيمار اطمينان داشته باشد.

 

شخص بايد حداقل ۱ سال در شكل جنس مخالف در اجتماع زندگي كند تا با فرازونشيب و شرايط آن آشنا شود و واكنش اطرافيان دوستان و خانواده را بسنجد كه آيا جنسيت جديد او در اجتماع پذيرفته مي‌شود يا نه. به‌عبارت ديگر، بايد خود را براي مواجه‌شدن با اطرافيان و واكنش‌هاي آنها آماده كند.

 

وكيل مي‌تواند دادخواست تغيير جنسيت و نام انتخابي جديد را به طرفيت اداره ثبت‌احوال به دادگاه ارائه كند. او در جلسه دادگاه شركت مي‌كند و از موكل براي تغيير جنسيت دفاع مي‌كند. انتخاب يك وكيل خوب بسيار مهم است؛ زيرا او براي اجراي حكم، تغيير مشخصات در ثبت‌احوال و تحويل مدارك هويتي جديد به موكل نقش فعالي دارد

 

 

بيشتر بخوانيد: تغيير جنسيت


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲ خرداد ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۰۳:۰۲ توسط:ريحانه موضوع: نظرات (0)